ترس، روستایی را فرا میگیرد و قتلها به طرز مرموزی روی هم انباشته میشوند. شایلو، زنی جوان، قلب داستان است و این داستان معمایی با یک سفر سینمایی پرتعلیق، گره گشایی میشود.
داستانی در مورد دوران بزرگسالی دو زن که برای اولین بار عاشق میشوند. با نزدیکتر شدن آنها، هر کدام مجبور میشوند به روشهای غیرمنتظرهای با تاریخچه خانوادگی خود روبرو شوند، در حالی که میراثهای متعددی از غم و عشق را مرور میکنند.
شخصیت اصلی داستان به همراه دوستانش کیفی پر از پول و جواهرات را در یک خانهی ییلاقی خالی از سکنه پنهان میکند تا از دست پلیس فرار کند. وقتی او برای پس گرفتن کیف میرود، یک روح او را مجبور میکند تا یک بازی بقا انجام دهد تا بتواند کیف را با خود ببرد.
وقتی مایا پیلای، دوست دختر یک جراح زیبایی متأهل به نام راج وارادهان، به طور تصادفی بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر جان خود را از دست میدهد، زندگیاش او را وارد مسیری غیرمنتظره میکند. آیا او میتواند اسرار خود را از همسرش مدها وارادهان پنهان کند؟
یک پسر نوجوان با دختری که در مراسم تشییع جنازه پدربزرگش ظاهر شده بود، لاس میزند و سعی میکند قبل از پایان مراسم تشییع جنازه، او را مجذوب خود کند. این بخشی از یک شرطبندی شاد با خواهرش است.
دختری که در خانوادهای ارتدکس متولد شده، آرزو دارد بهترین سرآشپز هند شود. او در این مسیر با رویدادها و چالشهایی روبرو میشود و برای رسیدن به رویای خود، فراتر از باورها و تعصبات مرسوم خود میرود.
وقتی همسرش به دلیل اعتیاد او به الکل نذر میکند که فرزندشان را سقط کند، گانو که آدم بیعرضهای است، در حالی که با عادتهای الکلی خودش دست و پنجه نرم میکند، به ممنوعیت الکل در شهرش اعتراض میکند.
مردی خانهی پیرمردی را برای اولین سرقت خود انتخاب میکند و این شروع مجموعهای از اتفاقات است که باعث میشود هر دوی آنها به زندگی از زاویهی جدیدی نگاه کنند و در کنار همراهان جدیدی در شهر بمبئی قرار بگیرند.
عشق پسر به پدرش. پدر که اغلب به دلیل کار از خانه دور است، قادر به درک شدت عشق پسرش نیست. از قضا، این عشق و تحسین پرشور به پدر و خانوادهاش باعث ایجاد اختلاف بین پدر و پسر میشود.
وتریول، یک راننده اتومبیلرانی، متوجه میشود که یک دون (شخصیت) ساکن مالزی مبلغ هنگفتی به پدرش بدهکار است. با این حال، وقتی او با دون ملاقات میکند، متوجه میشود که پدر گمشدهاش ممکن است هنوز زنده و اسیر باشد.
پارتیبان صاحب کافهای آرام در کشمیر است که با گروهی از اراذل و اوباش قاتل مبارزه میکند و توجه یک کارتل مواد مخدر را که ادعا میکند زمانی عضو آنها بوده، به خود جلب میکند.
تایگر و زویا مجبور میشوند از مخفیگاه خود بیرون بیایند تا ماموریتی را برای تبرئه خود انجام دهند، زمانی که یک مامور سابق ISI آنها را به خیانت متهم میکند.
داستان عاشقانهی دلگرمکنندهای دربارهی دو سگ به نامهای تامی و آمالو که صاحبانشان به دلیل اختلافات مذهبی از آنها خوششان نمیآید. سگها تصمیم میگیرند فرار کنند و سفری ماجراجویانه و پر از چالش را آغاز میکنند.
وقتی صاحب حریص یک کازینو در لاس وگاس 20 میلیون دلار از بیمه ی درمانی و صندوق بازنشستگی کارمندانش به سرقت می برد,بازیکن سابق حرفه ای بیسبال "نیک" و همکارش نقشه ای می کشند تا ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...