داستان یک راننده کامیون به نام پوشپا راج که در جنگل های جنوب هند، در پس زمینه قاچاق چوب صندل قرمز اتفاق می افتد. چوب صندل قرمز بومی گات های جنوب شرقی (محدوده کوهستان) هند است.
داستان یک تاجر و یک مرد خوش شانسی که در طی یک قرار ملاقات ازدواج با یکدیگر ملاقات می کنند اما در نهایت با هم متحد می شوند تا خودشان یک کامیون غذا راه اندازی کنند.
این فیلم روایتگر داستانهای گورو و هارینی میباشد که در دفتر جن زدهی خود گرفتار میشوند و برای نجات از این شرایط، مجبور هستند که یک بازی پر رمز و راز را آغاز کنند. . . .
داستان در مورد سیاست پیرامون زمین و وضعیت کشاورزان است. که نشان داد که چگونه ویجی به کشاورزان فقیر در مبارزه با صنایعی که زمین های خود را به دست آورده اند، کمک می کند.
«کمالی» دختری از روستای کوچکی به نام «نادوكاوری» است. او در هیئت مدیرهی یک مدرسه مشغول به کار است و رویای بزرگی در سر ندارد، تا اینکه «آشوین» را میبیند و عاشقش میشود و تصمیم میگیرد تا به هر شکلی که شده در شرکت «آشوین» استخدام شود.
داستان این فیلم دربارهی یک جوان روستایی نترس به نام کارنان است که به دلیل شکنجه های انجام شده توسط یک افسر پلیس باید برای حقوق مردم محافظه کار روستای خود بجنگد.