تیروچیترامبالام با پدر و پدربزرگش زندگی میکند. او اولی را مقصر از دست دادن مادر و خواهرش میداند و با دومی رابطه خوبی ندارد. در همین حال، زندگی عاشقانهاش چندان موفق نیست.
Rudra, a small-time burglar gets into a palace full of ghosts. Along with the ghost, she finds out the mystery about the owner of the palace- Annabelle Sethupathi.
داستان پسری اهل تامیل که با دختری از بیهار آشنا می شود، آنچه در ادامه می آید داستانی عاشقانه برای قرن هاست. روایتی از دو عاشقانه که به موازات هم از خطوط زمانی متفاوت پیش می روند.
آمار مامور میشود تا پرونده قتلهای زنجیرهای را بررسی کند. وقتی آمار پرونده را بررسی میکند، متوجه میشود که قضیه آنطور که به نظر میرسد نیست و ادامه این مسیر چیزی جز جنگ بین همه افراد درگیر در ماجرا نخواهد بود.
پس از سرقت از یک مرکز خرید در چنای توسط تروریستهایی که بازدیدکنندگان را بهعنوان گروگان نگه میدارند، ویرا راغوان، جاسوسی که در آن مرکز خرید گیر افتاده است، تصمیم میگیرد با از بین بردن تروریستها، گروگانها را نجات دهد.
داستان سه دوست دوران کودکی. کارنان یک دزد، کالای یک محکوم سابق و راکی یک فروشنده مواد مخدر هستند که در مجتمع هیئت مدیره مسکن دولتی در تورایپاککام، چنای زندگی می کنند.
یک رویداد غیرمعمول برقی که به نوبه خود توانایی های مافوق بشری را به یک خیاط جاه طلب می دهد که اکنون مسئولیتش محافظت از روستای زادگاهش در برابر نقشه های شیطانی آنتاگونیست است.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...