پسر 15 ساله ای که در ویرانور زندگی می کند، مورد اصابت صاعقه قرار می گیرد و به کما می رود. پس از بهبودی، او به تدریج متوجه می شود که دارای ابرقدرت رعد و برق و کنترل ذهن است.
درگیری انسان و طبیعت که در آن شیوا شورشی است که از روستا و طبیعت خود دفاع می کند. مرگ فردی منجر به جنگ بین روستاییان و نیروهای شیطانی می شود. آیا او می تواند آرامش را به روستا بازگرداند.
یک خبرنگار کانال آنلاین، یک حساب فیس بوک جعلی از خواهرزاده خود پیدا می کند. او با پسری اهل لیبی روبرو می شود. از سوی دیگر FBI می خواهد این پسر را با استفاده از تایال نایاگی و خواهرزاده اش به عنوان طعمه تحت بازداشت خود قرار دهد.
پدر ویرا سیمها ردی مردی محترم در دهکده ای است و پسرش بالا سیمها ردی در ایالات متحده ساکن است. وقتی پدرش در سیاست دهکده کشته می شود، بالا سیمها به هند برمی گردد و از کسی که پدرش را کشته است انتقام می گیرد.
تلاش طولانی یک مرد برای نجات پدر در کمای خود با موانع مالی روبرو می شود و خانواده او اتانازی را به عنوان بهترین گزینه ممکن پیشنهاد می کنند. او چه خواهد کرد؟
سیرو، یک تحلیلگر مالی به سرعت از نردبان ترقی شرکت بالا می رود. او به زودی متوجه می شود که دنیایش وارونه شده است و قرار است با یک گروه مرگبار مرموز به رهبری یک قاتل وحشی برخورد کند.
بازیگر، رهبر، قهرمان، خدا. مردانی از نسلهای مختلف زندگی خود را تغییر میدهند، وسایل خود را میفروشند، و هواداران را بالاتر از خانوادههای خود قرار میدهند تا به سوپراستارهای نمادین هند جنوبی احترام بگذارند.
داستان موتو، یک جوان از طبقه پایین، که برای امرار معاش به خیابان های بمبئی می رود. تلاش او وی را به مجموعه ای از رویدادهای غیرمنتظره می برد، جایی که او درگیر فعالیت های زیرزمینی گانگسترهای تامیل بمبئی می شود.