فیلم های کشور بلژیک (Belgium) - صفحه 2

تریدان لاگاش تمام عمرش را در کلاب مد گذرانده و هر ۸ روز یک بار دوستانش را عوض می‌کند. در ۵۰ سالگی، از کلاب تعطیلات مکزیکی که در آن متولد شده بود استعفا می‌دهد، مصمم است ۴۲ سال بعد، عشق بزرگ دوران کودکی‌اش، ویولت، را پیدا کند. او ساده‌لوح و گمشده اما خوشحال از اقامت با لویی، برادر ناتنی‌اش که از وجودش بی‌خبر بود، به پاریس می‌رسد. لویی برای خلاص شدن از شر تریدانِ دست و پا گیر، از یکی از فاتحانش، روکسان، التماس می‌کند که وانمود کند ویولت است، کسی که تریدان فکر می‌کند در نگاه اول او را می‌شناسد.

مادلین، حومه کوچک شهر را ترک می‌کند تا به یک خانه سالمندان در آن سوی پاریس بپیوندد. چارلز، یک راننده تاکسی، به دنبالش می‌آید و او بدون هیچ عجله‌ای برای رسیدن به مادلین، از او می‌خواهد که از مکان‌های دیدنی پایتخت که در زندگی‌اش اهمیت داشته‌اند، عبور کند.

دامیان نجار پس از اخراج شدن توسط رئیسش، فرار می‌کند و در یک کمد لباس پنهان می‌شود. وقتی کمد لباس به خانه خریدارش می‌رسد، او تصمیم می‌گیرد در آنجا بماند و در خانه جدیدش با خانواده‌ای ناشناس زندگی کند.

یک افسانه هومری که سفر ماجراجویانه دو پسر جوان، سیدو و موسی، را روایت می‌کند که داکار را برای رسیدن به اروپا ترک می‌کنند.

تن‌تن و دوستانش به ملاقات پروفسور کالکولوس در آزمایشگاه روستایی‌اش می‌روند، اما متوجه می‌شوند که او و دو نفر از بچه‌های محل پس از کار مخترع توسط جنایتکاران تهدید شده‌اند.

در مدیترانه، مکانی که هم واقعی و هم تخیلی است. جایی که ایکاروس از آن پرید و بال‌هایش را سوزاند. جایی که کشتی‌های مسافربری، ماهیگیران، مهاجرانی که از فاجعه می‌گریزند، امدادگران و دانشمندانی که پیامدهای گرمایش جهانی را در بستر دریا بررسی می‌کنند، به هم می‌رسند. جایی که نشانه‌ها آشکار می‌شوند: آیا ظرفیت ما برای اندازه‌گیری و تفسیر جهان به یک افراط تکنولوژیکی که معنای خود را برای انسان‌ها از دست می‌دهد و باعث می‌شود بال‌هایمان را بسوزانیم، سقوط نکرده است؟ اقلیدس و تالس در مورد بالا آمدن آب دریاها چه می‌گفتند؟ چگونه

مستند بلند «ترس‌های فراموش‌شده» به تولد ژانر وحشت فلاندری در دهه ۷۰ میلادی بازمی‌گردد و نگاهی روشن به آینده ژانر وحشت در بلژیک می‌اندازد.

یک مرد خانواده‌دوست و مغرور، خود را در حال تعقیب و وحشت توسط راننده ون انتقام‌جویی می‌بیند که برای محافظت از جانش انتخاب کرده است.

نیلا، دختر الجزایری هست که در در حومه پاریس با مادر و مادربزرگش زندگی می کند. او در محله از دوستان خوبی دارد، از جمله یک پسر به نام منیر، که راننده اوبر (یک سرویس ...

در یک حمله ناگهانی، دیوید ون د استین نه ساله، مادر، پدر و خواهرش را در حمله‌ای توسط قاتلان برابانت در آلست از دست داد. پدربزرگش، آلبرت، وظیفه تقریباً غیرممکنی دارد که به دیوید دیدگاه جدیدی نسبت به زندگی و آینده بدهد.

نگاهی به انحلال یک ازدواج...

آینده آخرین میخانه باقی مانده، «اوک پیر»، در روستایی در شمال شرقی انگلستان، جایی که مردم با تعطیلی معادن، زمین‌هایشان را ترک می‌کنند. خانه‌ها ارزان و در دسترس هستند، بنابراین اینجا را به مکانی ایده‌آل برای پناهندگان سوری تبدیل می‌کند.

الین، مادر مجردی که از رفتار پرخاشگرانه پسرش مارتین آشفته شده است، به دیدار خانواده‌ی پدر مرحوم مارتین در شهر کوچکی در لوکزامبورگ می‌رود که ماهیتی بسیار تاریک‌تر را پنهان می‌کنند. وقتی الین متوجه می‌شود که مارتین هم می‌تواند مانند آنها شود، مجبور می‌شود برای آینده‌ی پسرش مبارزه‌ای ناامیدانه انجام دهد.

داستان مردی که به بروکسل سفر می کند و با افرادی آشنا می شود و چند روزی را با آنها سپری می کند. وقتی همه آنها به یک سفر یک روزه می روند، ...

فیلم «خودبزرگ‌بینی» مرز نامرئی بین قربانی و جلاد و چگونگی عبور از آن را زیر سوال می‌برد. فیلمی درباره سنگینی مردسالاری و توهم مانوی‌گرایی.

سه داستان تماشایی و پیچیده از سودان، فرانسه قرون وسطی و ترکیه قرن هجدهم.

سال 1871. «پاول ورلین» ( دیوید تولیس ) شاعر فرانسوی، از جوانی با استعداد بنام «آرتور ریمباد» ( لئوناردو دی کاپریو ) دعوت می کند تا همراه او و همسر باردارش در خانه ی پدرزنش ...