داستان حول محور سرتیپ بالرام سینگ مهتا از اسکادران تانک ۴۵ سواره نظام میچرخد که در طول جنگ هند و پاکستان در سال ۱۹۷۱ به همراه خواهر و برادرانش در جبهه شرقی جنگید.
داستان عاشقانهی دلگرمکنندهای دربارهی دو سگ به نامهای تامی و آمالو که صاحبانشان به دلیل اختلافات مذهبی از آنها خوششان نمیآید. سگها تصمیم میگیرند فرار کنند و سفری ماجراجویانه و پر از چالش را آغاز میکنند.
راکی پنجابی و رانی، روزنامهنگار روشنفکر بنگالی، علیرغم اختلافاتشان عاشق یکدیگر میشوند. پس از مواجهه با مخالفت های خانواده، تصمیم می گیرند قبل از ازدواج سه ماه با خانواده های یکدیگر زندگی کنند.
Film is Based on Duvidha by Vijayadan Detha, it's about merchant's son, whose relationship with his young bride, Lachhi is thwarted by his work and a ghost who falls in love with her, resulting in the ghost soon impersonating the husband.
When a 57-year widow moves to New Zealand from India, she's forced to confront her grief by completing an ordinary ritual in an extraordinary circumstance: quarantine.
آرجونا از دوران پاک و بدون نیرنگ به دنیای جدیدی برده می شود که پر از نیرنگ و دروغ است. اما او با اراده قوی خود بر مشکلات فائق می آید و با خودش مبارزه ...
فیلم روایت راج مالورتا و همسرش پوجا و رابطه آنها با فرزندانشان است. آنها چهار پسر دارند که با توجه تمام آنها را بزرگ کردهاند. پسرها شغل خوبی دست و پا کردهاند و کاملا مستقل ...
جانی ناکسویل و دوروبری های همیشگی و گروه دیوانه تر از خودش اول در شبکه ی تلویزیونی MTV کارشان را با خل بازی های جنون آمیز شروع کردند. کله خر شامل انجام یک سری کارهای ...
یک نوجوان هندی-آمریکایی که با هویت فرهنگی خود دست و پنجه نرم می کند، با بهترین دوست سابق خود درگیر می شود و در این روند، ناخواسته موجودی شیطانی را آزاد می کند که با تغذیه از تنهایی او قوی تر می شود.
There are places in Goa where the rich can easily be fooled out of their money. A group of swindlers take advantage of this and risk everything just to get caught in a web of their own making.
وقتی تارا سینگ در جریان یک درگیری ناپدید میشود و گمان میرود که در پاکستان دستگیر شده باشد، پسرش جیت برای نجات او راهی میشود و وارد هزارتویی میشود که هر دو باید به هر قیمتی از آن فرار کنند.
انمول توسط نامادری و خواهران ناتنیاش مجبور به کار به عنوان خدمتکار در خانه خودش میشود. بعداً، یک خواننده عاشق او میشود و تصمیم میگیرد او را از دست خانواده شرورش آزاد کند.
خانم شتی یک فمینیست ساکن لندن است و میخواهد برای همیشه مجرد بماند. آقای پولشتی اهل حیدرآباد در تلانگانا، هند، میخواهد در یک رابطه متعهدانه باشد. به نظر میرسد این دو در مراحل مختلفی از زندگی هستند اما به نحوی با هم ارتباط برقرار میکنند.
در سال 1920 میلادی زمان اشغال هند توسط بریتانیای کبیر ، پریتوی سینگ ( Mithun Chakraborty ) رهبر پینداری ها ، داستان خودرا به لندن تایمز درباره ی خیانت و فریب انگلیسی ها و ماداوگرها ...
داستانی براساس زندگی سخنران انگیزشی عایشا چودری، که در سال 2015 و در 18 سالگی درگذشت. عایشه داستان عاشقانه ی والدین خود در طی بیست و پنج سال زندگی مشترکشان را بازگو میکند...
راج ( شاهرخ خان ) روستا زاده ای است از طبقه متوسط که به دنبال بلند پروازی های شخصی به شهر بمبئی آمده است و در آنجا شرکت حمل و نقل کوچکی را تاسيس کرده ...
مردی بنام مانو به کشور هندوستان می آید تا همسر آینده اش را پیدا کند. او در نگاه اول عاشق دختری زیبا بنام تانو می شود، اما تانو هیچ برنامه ای برای ازدواج ندارد...
خوسلا یک مرده سطح متوسط جامعه میباشد وی روزی کابوسی میبیند که در حال مرگ هست و هیچ کس به مرگش اهمیت نمیدهد نه فرزندانش و نه همسایه هایش بنابراین تصمیم میگیرد …
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...