فیلم های عاشقانه ( Romance)

یک مدیر روابط عمومی جوان برای تجدید عهد والدینش به یک هتل عجیب و غریب می رسد و با کسی برخورد می کند که قلب او را شکسته است. وحشت زده و ترس از تحقیر، او وانمود می کند که او دوست پسر جدیدش است.

وقتی یک دستیار شخصی برای عروسی رئیسش با خواهرزاده خوش تیپ داماد برنامه ریزی می کند، رابطه ای عاطفی میانشان شکل می گیرد.

یک مادر مجرد که از نامزدی اخیر دخترش غافلگیر شده است، به سواحل خلیج می رود و در آنجا به طور غیرمنتظره ای عشقی تازه پیدا می کند.

یک دانش آموز دختر دبیرستانی به نام سایاکا خودکشی می کند، اما دلیل آن مشخص نیست. به نظر می رسد سایاکا با خانواده اش از جمله مادرش رومیکو زندگی عادی داشته باشد. به نظر می رسید که رومیکو سایاکا را با عشق و مراقبت بزرگ می کند. اما در واقعیت،...

جیمی اسپلمن در تلاش است تا رویای نقاشی خود را با واقعیت چنین انتخاب شغلی دشواری متعادل کند، در حالی که مجبور است بین دو مرد که عالی به نظر می رسند، اما به دلایل بسیار متفاوت، یکی را انتخاب کند.

یک زیست‌شناس دریایی باهوش و جدی و یک مربی غواصی باید با هم متحد شوند تا صخره‌های محبوبشان را از نابودی نجات دهند، قبل از اینکه خیلی دیر شود.

راجر (لمن راکر) یک پلی بوی غیرقابل انکار کاریزماتیک با نیت بد است. او موفق می شود با سه خواهر، اشلی، میشل و ادی قرار بگذارد، در حالی که همه اینها را متقاعد می کند که مادرشان (ویویکا آ. فاکس) فرد خوبی است.

استن مان (استیون چیس)، یک مولتی میلیونر جدید می باشد که زندگی اش شامل عیاشی، قمار و مشروبات الکلی بوده و در یک هتل 5 ستاره زندگی می کند که کارکنان آن همه نیازهای او را برآورده می کنند. او که به دلیل سخاوت شدیدش به "استن مرد" معروف است، ...

هنگامی که کیت اسمیت، رمان‌نویس رمان‌های عاشقانه، در آغاز آخرین قسمت از پرفروش‌ترین سریال بین‌المللی «تخت صبحانه»، ناگهان شوق نوشتن را از دست می دهد، او تقریباً هر کاری را برای بازگرداندن انگیزه خود انجام می‌دهد.

سفرنامه نویسی به مالدیو می رود و خبر یک کشتی غرق شده افسانه ای را می شنود. با کمک کارشناس و مهماندار در استراحتگاه زیرآبی، او ممکن است عشق را به جای گنجی دفن شده کشف کند.

ژول بریگز (جولی گونزالو) و لنس وادل (تایلر هاینز)، دو طرف یک خانه دوبکلس را بازسازی و یک عاشقانه قدیمی را مجددا احیا می کنند.

داستان لو که دوست دارد وانمود کند که زندگی کاملی دارد، اما واقعیت این است که او حتی نمی‌تواند سهم خود را از باری که با دو دوست صمیمی‌اش باز کرده است بپردازد، بنابراین در آنجا به عنوان یک کافه مَن کار می‌کند.