تریدان لاگاش تمام عمرش را در کلاب مد گذرانده و هر ۸ روز یک بار دوستانش را عوض میکند. در ۵۰ سالگی، از کلاب تعطیلات مکزیکی که در آن متولد شده بود استعفا میدهد، مصمم است ۴۲ سال بعد، عشق بزرگ دوران کودکی‌اش، ویولت، را پیدا کند. او ساده‌لوح و گمشده اما خوشحال از اقامت با لویی، برادر ناتنی‌اش که از وجودش بی‌خبر بود، به پاریس می‌رسد. لویی برای خلاص شدن از شر تریدانِ دست و پا گیر، از یکی از فاتحانش، روکسان، التماس میکند که وانمود کند ویولت است، کسی که تریدان فکر میکند در نگاه اول او را می‌شناسد.
در فرانسه اشغالی،"لبراک" یک بازی بین دو گروه رقیب از کودکان را هدایت می کند اما احساساتش نسبت به "وایولت" دختری یهودی که در خطر دستگیر شدن توسط نازیها قرار دارد موجب می شود تا ...
پائولو در مواجهه با اصرار برادرش جوزف، که 25 سال است او را ندیده، تصمیم می گیرد که زندگی آرام و هماهنگ خود در کانادا را رها کند و در کنار بالین پدر خشن خود به مارسی بازگردد.
داستان دو مرد که به مدت 20 سال در یک کارخانه کار می کنند. حال آنها اکنون بیکار هستند و برای بهترین استفاده از وضعیت بد تصمیم می گیرند مدرک دیپلمی را بگیرند که هرگز نگرفته اند.
رومين فوبرت، 39 ساله، مجرد، عكس بردار پزشكي و كمي خيالي مواج است. تنها دوستا و دكترش "دميتري زونكا" فكر ميكند مي داند كه درمان رومين زمان مي برد، اما...
الکس احساس می کند که از دماغ فیل افتاده و از حرفه خود به عنوان نویسنده ای موفق، نهایت لذت را می برد. او عاشق زنی زیبا به نام لیتیسیا می باشد که به نظر می رسد که او هم به همان اندازه شیفته اوست.
ماریوس 12 ساله سالهاست که پدرش را ندیده و دلش برای او بسیار تنگ شده است. ماری ، مادرش ، مدیر یک شرکت معتاد به کار ، می داند که هرگز با شوهر سابق خود آشتی نخواهد کرد. او باید کاری کند تا ناامیدی پسرش را برطرف کند اما چه ...
لیلی 19 ساله بعد از بازگشت از تعطیلات در اسپانیا، می فهمد که پرادر دوقلو اش بعد از مشاجره با پدرشان خانه را ترک کرده است. لیلی بخاطر این اتفاق با پدرش بحث می کند ...
"نیکلاس" زندگی شادی دارد.پدر و مادری که او را دوست دارند,گروهی از دوستان که با آنها خوش می گذراند.همه ی چیزی که او می خواهد این است که چیزی تغییر نکند.اما روزی او مکالمه ای ...
به جرات می توان یکی از بهترین فیلم های تاریخی با ریتم بالا را 22 گلوله دانست.این فیلم با بازی مشهورانی همچون Alexandre de La Patellière, Richard Berry, Mathieu Delaporte, Eric Assous حرفی برای گفتن ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده می‌شوند. آنها در وهله اول موافقت می‌کنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)