"پولی پریش"، کارمند فروشگاه مرلین، به اشتباه مادر یک بچه سر راهی معرفی می شود. "دیوید مرلین" که از رفتار سرد او خشمگین شده است، تصمیم می گیرد مادر جوان و نوزادش را نزد هم نگاه دارد و...
پسری عبری و اسرائیلی از طرف پدرش مأمور فروش الاغ کوچک و قدیمی شان به نام "کوچولو" شد و الاغ را به بازار اورشلیم برد. وی که در آنجا خریداری پیدا نمی کند، با مرد مهربانی به نام جوزف روبرو می شود که...
دونالد داک در حیاط خود یک قطار و شهر نمونه دارد. او تصمیم گرفت یک درخت زنده را که با مقیاس مدل مطابقت ندارد حرکت دهد و نمی داند که آنجا خانه ی دله است. آنها به نوبه خود به یکی از خانه های کوچک تبدیل می شوند.
دونالد پیر باوجود ریش بلند سفید و درد کمرش ، هنوز مجبور است با چاشنی زباله در پارک زندگی خود را تأمین کند. هنگامی که او گذرش شریک قدیمی اش، یک زنبور عسل مسن به نام اسپایک می افتد ، خاطرات روزهای خوب را در ذهنش تداعی می کند...
در این انیمیشن کوتاه کلاسیک به دونالد داک بپیوندید. دونالد و پیتر پیگ (خوک) از کمک به مرغ کوچک خردمند در کاشت ذرت یا برداشت آن امتناع می ورزند، اما به اندازه کافی مشتاق هستند که در خوردن آن کمک کنند...
دونالد هنگام مسافرت با برادرزاده های خود در "چشمه جوانی" متوقف می شود و بچه ها را فریب می دهد و فکر می کنند او دوباره کودک شده است. با این حال ، او با یک تمساح مادر پرخاشگر و نوزادانش درگیر می شود و...
دونالد بسیار سریع رانندگی می کند. البته ، با این دلقک ، تحقق آن یک عمل ساده نیست. ابتدا باید با جک مبارزه کند، سپس با لوله داخلی که به آنجا متصل شده است!!!
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...