یک مهاجر ناامید، ازدواج مصلحتی یک قاچاقچی مواد مخدر بیوجدان و دوست خانوادگی با زن جوانی که از گذشتهاش فرار میکند و اعتیادش او را کور کرده است، میپذیرد. آنها با هم به دنبال «رویای آمریکایی» میگردند که به نظر میرسد به آنها اشاره دارد، در حالی که در مسیری خطرناک و پر از فریب و مرگ سفر میکنند، در حالی که به دنبال حقیقت در مورد اینکه چه کسی هستند و چگونه در چشمانداز تحریفشده آمریکا جای میگیرند، میگردند.
یک عاشقانه نوجوانانه که عشق، دوستی و دردهای رو به رشد دانشآموزان تازه دبیرستانی را از طریق یک شخصیت اصلی زن که رویای عشق شوم را در سر میپروراند و یک شخصیت اصلی مرد که درگیر خشونت در مدرسه است، به تصویر میکشد.
پسری عزادار باید برای جمعآوری خاکستر مادرش به بلژیک سفر کند. مادرش یک آینه قدیمی به او ارث میدهد، اما شریک زندگی بسیار جوان مادرش، بازگرداندن آن را برای او بسیار دشوار میکند.
از سازندگان آقای پیکلز و کابوی بتنی، داستان گروهی از دوستان که شهر را ترک میکنند تا در جنگل اردو بزنند، از هم جدا شوند و قارچ بخورند، میآید. همه چیز سرگرمکننده و بازیگوشانه است تا اینکه توسط قوطیهای مرگ مایع که مصمم به بازیافت روح خود هستند، شکار میشوند.
هالووین سال ۱۹۸۹ است، سم و جاش، دو دوست صمیمی، سعی میکنند از آخرین شب شیطانشان قبل از فارغالتحصیلی از دبیرستان لذت ببرند. اما وقتی این دو رفیق و گروهی از دوستانشان در مسیرشان به یک کنسرت راک، از مسیر منحرف میشوند، با یک انبار قدیمی متروکه مواجه میشوند و شیطان درونشان بیدار میشود، دردسرهایی پیش میآید. حالا این وظیفه سم و جاش است که راهی برای محافظت از دوستانشان و شکست دادن موجوداتی که در "انبار" کمین کردهاند، پیدا کنند.
لین ژی شیائو، دانشجوی سال چهارم، درست قبل از فارغالتحصیلیاش به بدترین وضعیت ممکن میرسد. پدرش به دلیل سرطان در بیمارستان بستری شده و چارهای جز از دست دادن فرصت کار در یک شرکت معتبر برای او باقی نمیماند.
اخترشناسان خواهر و برادری متوجه میشوند که مریخیها تهدید به حمله به زمین کردهاند، اما هیچکس حرف آنها را باور نمیکند - تا اینکه مریخیها فرود میآیند و تقریباً تمام شهر نیویورک را نابود میکنند.
خانواده جول از هتلی بازدید میکنند که سه کودک یتیم از نژاد الف در آن پنهان شدهاند. هوگو، کوچکترین پسر خانواده، الفها را پیدا میکند و به آنها کمک میکند تا به سرزمین خود بازگردند.
وقتی یک دولت سرکوبگر، روزنامهنگار یوهان را از ادامهی کارش منع میکند، او به همراه همسرش، لوسیا، به خانهی تفریحی پیشرفتهشان پناه میبرند. اما خیلی زود، هوش مصنوعی خانهی هوشمند، زندگی مستقل خود را پیدا میکند.
یک ستوننویس باید دائماً با تهدیدها و نظرات منفی در صفحات رسانههای اجتماعی خود دست و پنجه نرم کند. یک روز، او دیگر طاقتش تمام میشود و تصمیم میگیرد ترولهایش را شکار کند.
یک کمدی سیاه درباره تنها کارمند زن در انبار یک شرکت سوسیسسازی که با غریبهای پیوندی غیرمنتظره برقرار میکند که زندگی آنها را به هم میریزد و آنها را برای همیشه تغییر میدهد.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...