مردی از یک محفظه توقف حیات بیدار میشود و میبیند که اکنون قرن بیست و دوم است، جایی که زنان بر دنیا حکمرانی میکنند و مردان برده های به نام دینک هستند. او دستگیر میشود و به عنوان یک برده فروخته میشود. او فرار میکند و به گروه شورشی مردان. ملحق میشود.
پلیسی جوان در جستجوی دو جوان که به مناطق روستایی انگلیس آمده اند است. او اعتقاد دارد آنها قاتلانی سابقه دار است، اما اطلاع ندارد که مجرمان واقعی از مرگ بازگشته اند و...
سال 1922. «نيک کاراوي» (واترستن) غرب ميانه را ترک مي کند و در منطقه ي اگ غربي لانگ آيلند مستقر مي شود. در اين جا مجذوب يکي از همسايه ها مي شود: «جي گتسبي» (ردفورد) ...
این فیلم داستان یک زن سیاه پوست جنوبی را روایت می کند که در دهه ی هزار و هشتصد و پنجاه در دوران برده داری و اسارت چشم به جهان گشود اما زندگی درازش او را به یکی از اعضای جنبش حقوق شهروندی در دهه ی هزار و نهصد و شصت تبدیل کرد...
جوهان، یا همان فیمپن، یک بچه ی شش ساله است که به فوتبال علاقه ی زیادی دارد. یک روز استعداد فوق العاده ای او در فوتبال کشف می شود. طولی نمی کشد که فیمپن سفر خود را به همراه تیم ملی آغاز می کند. فیمپن به یک ستاره تبدیل شده و رسانه ها همگی خواستار مصاحبه با او هستند. این شرایط باعث می شود که رسیدن به درس و مدرسه برای او دشوار شود.
داستان اصلی فیلم درباره جوان بیگناهی به نام نورالدین (فرانکو مرلی) است که اسیر عشق کنیزی به نام زمرد (اینس پرلینی) میشود که ارباب اوست.پس از اشتباهات بسیار از جانب نورالدین زمرد فرار میکند و ...
آخرین فیلم و رویایی نهایی بین "اوگامی" و "رتسودو". "رتسودو" پس از کشته شدن بیشتر اعضای خانواده اش به دست "اوگامی"، آخرین نقشه خود برای کشتن او را اجرا می کند...
بانو "اسنوبلاد" توسط پلیس دستگیر شده و به دلیل جرمهای گذشته اش محکوم به مرگ می شود.هنگام انتقال پایه چوبه دار او توسط یک پلیس مخفی نجات می یابد.افسر پلیس به او پیشنهاد می کند ...
گروهی از بچه های بروکلین، یگ گروه (شبیه گنگسترها) را تشکیل می دهند و از این به بعد تمام کارهایشان را در کنار یکدیگر انجام می دهند. اما همان قدر که کارهایشان سهل می شود، ...
وقتی دو راننده در یک مسابقه با هم به مقام اول دست پیدا می کنند، برای مشخص شدن برنده جایزه آنها تصمیم می گیرند مسابقه ای دیگر برپا کنند. اما وقتی مافیا جایزه مسابقه را ...
"مارتا" سی ساله به همراه پدر خود در تعطیلات به سر می برند که پدرش دچار حمله قلبی می شود. او به خانه مادر خود بازگشته و از زنی بی ادب و ناسپاس مراقبت می کند. بعد از مدتی تحمل این وضعیت، او پیشنهاد ازدواج مردی عجیب را می پذیرد و .