در سال ۱۶۶۸، سرهنگ لهستانی، مایکل ولودیوفسکی، که اخیراً در صومعهای بازنشسته شده بود، به خدمت فراخوانده شد و مسئولیت دفاع از مرزهای شرقی لهستان در برابر تهاجم تاتارها و ارتشهای عثمانی را بر عهده گرفت.
جرالد اوتلی، که میخواهد عتیقهفروش شود، به دلیل عدم پرداخت اجاره از آپارتمانش بیرون رانده میشود، شب را در خانهی یکی از دوستانش میخوابد، دو روز بعد در محوطهی فرودگاه از خواب بیدار میشود و خود را درگیر جاسوسی بینالمللی میبیند.
«لویی» (بلموندو)، میلیونر صاحب مزارع تنباکو در جزیره ی رونیون، از طریق ستون همسریابی روزنامه، با دختری به نام «ژولی» (دنوو) آشنا شده و حالا منتظر ورود او با کشتی بخاری «میسی سیپی» است. اما ...
در جاده ای خالی،مردی سالخورده به همراه پسر خود راه می رود.آنها با کلاغی که می تواند صحبت کند برخورد می کنند.آنها تبدیل به راهب شده و برای موعظه گنجشکها و شاهینها فرستاده می شوند...
کانسوکه یاماموتو سامورائی است که رویای یک کشور متحد و آرام را در سر دارد. او به خدمت تاکدا، لرد منطقه کای در می آید. او لرد را قانع می کند تا لرد منطقه همسایه ...
"جولین مارخام" نجیب زاده، برادر آسیب دیده اش "سِر ادوارد" را در بالای برج خانه خود زندانی می کند. گاهی اوقات او فرار کرده و در شهر مشکلاتی به وجود می آورد...
در اواخر دهه 60، "استفان بروکنر" آلمانی پس از فارغ التحصیلی در رشته ریاضیات، بدون داشتن پولی تصمیم می گیرد به پاریس برود. او با "چارلی" در بین راه آشنا شده و همراه او به ...
"اسکات ماری" مردی مهربان در شهر کلیفتون زباله ها را جمع آوری و پله ها را جارو می کند.پس از مدتی یک هفت تیرکش به شهر وارد می شود.او به "اسکات" پیشنهاد راهنمایی و مشاوره ...
در ژانویه سال 1943،ارتش آلمان که از حملات متحد بالکان ترسیده است،دشمنی بزرگی علیه پارتیزانهای یوگسلاوی در جنوب بوسنی آغاز می کند.تنها راه خروج برای پارتیزانها و هزاران پناهنده،تنها پلی بر روی رودخانه نرتوا است...
Hayato's peaceful life with his parents and his dog is brought to a dramatic, terrible end when a giant robot, said to be sent from a flying ghost ship, devastates the city, killing hundreds including Hayato's parents. Shortly before his death, Hayato's father reveals that he is not really their son. Hayato is now alone, struggling in this strange new world left after the disaster, where giant machines and monsters control the world. He sets on a dangerous quest to discover the mysterious powers
زنی پس از مرگ شوهرش، عشق خود به همسرش و اینکه آیا از بیمه پول بپذیرد یا نه را زیر سوال میبرد. تنشها زمانی افزایش مییابد که پسر غریبهاش به همراه دوست دخترش به خانه خانوادگیشان بازمیگردد.
"آنتونیو داس موترس" مردی افسانه ای و با فکر با گذشته ای پردردسر است که همیشه به دنبال اوست تا دشمنی برای مبارزه کردن به وجود بیاورد.او که برای اشراف کار می کند برای کشتن ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...