پزشک-نماینده بیمه، حق بیمه مردانی را که توسط یکی از ساکنان خانه نابینایان که صورتش آسیب دیده و به عنوان پزشک کشیک در آنجا فعالیت میکند، به قتل رسیدهاند، وصول میکند.
مامور مخفی، مارک شلدون، به قید شرط به یک جزیره گرمسیری دورافتاده با یک معدن الماس که توسط کارگران برده توسط استیون دنیل سادیست اداره میشود، فرستاده میشود.
"دکتر بروان" جراحی ونیزی به همراه دخترش "لنی" به عنوان پناهنده و فرار از "هیتلر" به شهر کوچکی در داکوتای شمالی می روند.وقتی طوفان گرد و غبار شهر را تهدید می کند،"جان فیلیپس" مردم شهر ...
"جودی اوبراین" بالرینی بااستعداد در یک گروه رقص است."بابلز" زنی بیپروا گروه را رها می کند و به کار دیگری مشغول می شود.وقتی گروه منحل می شود،"بابلز" به "جودی" کاری به عنوان دست نشانده اش ...
به عنوان جایزه ای برای دستگیری یک سارق بانک،"استن" و "اولی" بورسیهدانشگاه آکسفورد را به دست می آورند.اما آنها به سرعت متوجه می شوند که ازطرف دانشجویان مورد خشم قرار گرفته اند...
Pappy, the manager of the Farmdale orphanage, appropriates five thousand dollars of the taxpayers' money to enroll his charges in a 4-H project that could make the orphanage self-sufficient. This infuriates Hiram Crabtree and Sam Spitz, who profit from selling supplies to the orphanage and therefore have no desire to see it become self-sufficient. Consequently, Crabtree and Spitz charge Pappy with misappropriation of funds and demand that he repay the money immediately. Just when things look bad
یک دانشمند دیوانه و خود بزرگ پندار که در جنگل آمریکای جنوبی کار می کند احساس می کند که قدرتش در خطر است و به همین خاطر همکارانش به صورت مینیاتوری در می آورد...
"کریستین نورباک" جوان در شهر کوچکی زندگی می کند. او با یک ملوان رابطه دارد، اما وقتی سعی می کند او را ترک کند، آن مرد به "کریستین" شلیک می کند. او از این اتفاق جان سالم بدر می برد و زندگی جدیدی در استکهلم آغاز می کند اما...
داستان فیلم بین سالهای 1750 و 1781 اتفاق می افتد."مت هاوارد" پسر یتیم یک کشاورز اهل ویرجینیا از ارتباط خود با همکلاسی اش "تام جفرسون" استفاده می کند تا به عنوان نقشه کش مشغول بکار ...
A young woman from a family of prostitutes falls in love with a hard-working man, but when he finds out the truth about her background, their romance becomes jeopardized.
پس از ملاقات بابی هالوی بیست و دو ساله و ریمز و روسون بیست و پنج ساله در J.B. Martin Co برای همکاری، آنها تصمیم میگیرند که به اختراعات بی فایدهی خود بپردارند. ریمز همواره فردی رویا پرداز بوده و به دنبال اهداف دست نیافتنی است. پس از شکست در یکی از اخترا
"جرج میلتون" و "لنی اسمال" کارگرانی مهاجر هستند که در دهه سی و دوران رکود اقتصادی زندگی می کنند."لنی" از نظر ذهنی عقب افتاده است و "جرج" مراقب اوست.وقتی در مزرعه ای مشغول بکار هستند،رویای ...
« بيگ جان مك مسترز » ( گيبل ) و « اسكوار جان سند » ( تريسى ) دو جويندهى نفت هستند كه فراز و نشيبهاى مالى آنان با مشغلههاى عاطفىشان در هم آميخته است.
جنگنده هندی، کیت کارسون، قطار واگن مهاجران را از فورت بریجر، در امتداد مسیر اورگان از طریق قلمرو شوشون، به کالیفرنیا هدایت می کند که قصد دارد از مکزیک جدا شود.
اندکی پس از شروع جنگ جهانی دوم، گیتاریستی به نام جرج، قایق اشتباهی را سوار میشود و خود را در نروژ میبیند. او توسط زنی به نام مری، با یک مامور اطلاعاتی بریتانیایی اشتباه گرفته می شود و ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...