«لویی» (بلموندو)، میلیونر صاحب مزارع تنباکو در جزیره ی رونیون، از طریق ستون همسریابی روزنامه، با دختری به نام «ژولی» (دنوو) آشنا شده و حالا منتظر ورود او با کشتی بخاری «میسی سیپی» است. اما ...
هلن فرگوسن باردار توسط دوست پسرش بی پول رها می شود. اما پس از کشته شدن پاتریس هارکنس و همسرش در یک حادثه، او هویت پاتریس را ربوده و وارد خانواده ثروتمند او می شود...
پس از یک تصادف، یک مرد نیویورکی مبتلا به فراموشی با تعامل با افرادی که به نظر می رسد او را به خوبی می شناسند، به حقیقت زشت هویت واقعی و گذشته خود پی می برد.
هنگامی که امی شنل یک کشیش باستانی آزتک را به لباس تبدیل می کند، متوجه می شود که آن نفرین شده است و هر کسی که آن را بپوشد تحت تأثیر شیطانی آن قرار می گیرد.
پس از اینکه تریتون، ذهنپرداز صحنه ساختگی، بهطور مرموزی به قدرتهای فراطبیعی پیششناخت دست مییابد، میترسد و عمل خود را رها میکند تا در گمنامی زندگی کند.
داستان رقاصی که پس از پیدا شدن رد کفشش در صحنه جنایت، متهم در دست داشتن در قتل می شود. در این راستا، همسرش دنبال سرنخ هایی برای پیدا کردن قاتل اصلی می باشد.
مادر جولی کوهلر از خودکشی او ممانعت می کند.او شهر را ترک می کند و تصمیم می گیرد پنج مرد که او را نمی شناسند پیدا کرده و به قتل برساند.اما هدف واقعی او چیست؟
پسری نه ساله برای فرار از گرمای تابستان جهت خوابیدن به سمت بخش خروج اضطراری ساختمان می رود ولی در بین راه شاهد یک قتل می شود ولی کسی حرفش را باور نمیکند.
"کانی دویل" 18 ساله و حامله است. زمانی که دوست پسرش او را پس می زند، به صورت تصادفی سوار قطاری می شود که آنجا با "هیو وینتربورن" و "پاتریشا" همسرش که او هم حامله ...
"مارتا" سی ساله به همراه پدر خود در تعطیلات به سر می برند که پدرش دچار حمله قلبی می شود. او به خانه مادر خود بازگشته و از زنی بی ادب و ناسپاس مراقبت می کند. بعد از مدتی تحمل این وضعیت، او پیشنهاد ازدواج مردی عجیب را می پذیرد و .
یک عکاس خبری که با پای شکسته مجبور است روی یک صندلی چرخدار باقی بماند از روی بیکاری به تماشای حرکات همسایههای آن طرف حیاط آپرتمانی که در گیتیچویلج دارد مشغول میشود که ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...