یک خانواده اروپایی که قصد فرار به استرالیا را دارند، به نظر می رسد در زندگی روزمره خود گرفتار شده اند. اما پشت چهره آرام و مورد احترامشان، آنها نقشه ای شیطانی را در سر ...
داستانی در مورد پسری به نام بنی است که علاقه ی زیادی به تماشای فیلمهای خشن دارد. او فیلمهای خشن زیادی دیده است از جمله فیلمی خانگی از کشتن یک خوک. مدتی بعد بنی دختری ...
جین پسر بچه ای که در مدرسه زندگی می کند می خواهد از دست پدر خود فرار کرده و به پاریس نزد برادرش جورج برود.فیلم داستان چند زندگی مختف را روایت می کند که در ...
فیلم در یک روستا قبل از جنگ جهانی اول در آلمان روایت میشود. یک سری اتفاقات عجیب باعث وحشت روستاییان شده است که از جمله ی آنان میتوان به سقوط پزشك دهكده از اسب بر ...
دو مرد جوان روانی در تعطیلات خود یک مادر، پدر و پسر را گروگان میگیرند و در کابین خود آنها را وادار به انجام یک بازی سادیستی ( سادیسمی ) با یکدیگر ، برای تفریح ...
«جرجز» و «آنه» در هشتاد سالگی با هم زندگی می کنند. هردوی آن ها معلم موسیقی بازنشسته هستند. دخترشان هم که موسیقی ساز است، به همراه خانواده اش در خارج از کشور زندگی می کند. ...
«اریکا» استاد کهنه کار پیانو، در یکی از کنسرواتوارهای معروف وین تدریس می کند. او شوهر نکرده و نامزدی هم ندارد. اما روزی پی می برد یکی از دانشجوهای با استعدادش به نام «والتر» به ...
پاريس، زمان حال. «ژرژ لوران» (اوتوي)، مجري يک برنامه ي ادبي تلويزيوني، نواري ويدئويي به دستش مي رسد که بيرون خانه ي پاريسي اش را نشان مي دهد. پس از آن نوارهايي ديگر از راه ...
خانواده فاربر براي گذراندن تعطيلات به خانه ويلايي خود در کنار درياچه رفته اند. اما در بدو ورود با پيدا شدن سر و کله دو پسر خوش سيما - پيتر و پل - با لباس ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...