دختری بنام جیمی سعی دارد با مادربزرگش تماس بگیرد ولی خبری از او نمیشود ، بنابراین به آپارتمان او در اوماهای نبراسکا میرود و متوجه حضور روحی خبیث میشود و ...
پس از اینکه دکترش به او گفت که سطح کلسترولش خیلی بالاست، ریچارد شروع به دوچرخه سواری در ساختمان آپارتمانش می کند. از آنجایی که ریچارد از نظر بدنی در وضعیت خوبی قرار می گیرد، شروع به فکر کردن عجیب می کند که کسی هست...
وقتی آقای هریگان می میرد، نوجوانی که با او دوست شده بود و کارهای عجیب و غریبی برای او انجام می داد، تلفن هوشمندش را قبل از دفن در جیب خود می گذارد و وقتی جوان تنها پیامی برای دوست مرده خود می گذارد، از دریافت پیامک برگشتی شوکه می شود.
گروهی مرموز که مادری به نام روث را تعقیب میکنند باعث شده تا او از شهر فرار کند او که بعد از مدتی یک مکان دیگر را برای زندگی پیدا کرده و زندگی خود را ...
رابرت گارفیلد مرد تنهایی است که به گذشته خویش می نگرد: زمانیکه با مادر جوانش زندگی می کرد و پدرشان که ظاهرا یک قمارباز بوده آنها را تنها گذاشته و برای آنها فقط بدهی بر ...
تاد بودن متوجه می شود که آرتور دنکر پیرمردی که در همسایگی او زندگی می کند یک نازی است.او با دنکر یک معامله می کند تا در ازای حفظ راز او دنکر داستان اردوگاههای کار ...
"کری وایت" دختری خجالتی و رنج دیده متوجه می شود که می تواند اشیا را از راه دور کنترل کند.وقتی همه او را مورد آزار و اذیت قرار می دهند تصمیم می گیرد در شب ...
حکايت چهار دوست جوان که عمل قهرمانانه اي انجام مي دهند و به واسطه ي قدرت هاي خارق العاده اي که در مقابل به دست مي آورند، زندگي شان براي هميشه تغيير مي کند. سال ...