داستان آهنگساز بدون الهامی که خود را در خانه ای متروک در جزیره ای کوچک در بریتانی منزوی می کند. در آنجا او یک پیانوی قدیمی پیدا می کند و از افرادی که به او اجازه استراحت نمی دهند ملاقات می کند.
متخصص اطفال الکساندر بک همسر خود مارگات بک را از دست می دهد.او 8 سال قبل به طرز وحشیانه ای به قتل رسیده بود و الکساندر مضنون اصلی پلیس بود.وقتی دو جسد نزدیک جائی که ...
Summary: The result of the small handkerchiefs "Petits mouchoirs", 7 years later. The band, which erupted, is found on the occasion of the anniversary surprise organized for Max.