مردی برای آزمایش یک داروی ضد افسردگی جدید به عنوان راهی برای تغییر زندگی خود ثبت نام می کند. هنگامی که آزمایش متوقف می شود، او به مصرف دارو با نتایج خشونت آمیز ادامه می دهد.
مارتین در زندگی همه چیز دارد، یک کار موفق نظامی، همسری زیبا و دو دختر. برادر کوچکتر او "جنیک" ولگردی است که بر روی لبه تیغ زندگی می کند. وقتی "مایکل" از طرف سازمان ملل ...
مارکوس، هنگامی که همسرش را در سانحه ی دلخراش قطار از دست می دهد مجبور است به خانه دختر نوجوان خود، ماتیلد برود. این یک تصادف به نظر می رسید تا اینکه یک ریاضی دان که هم سفر او در قطار بود به همراه دو همکارش حاضر می شوند.
چهار تبهکار خرده پا در کپنهاگن،رئیس خود را فریب می دهند،آنها چهار میلیون کرونی را که قرار بود به او تحویل دهند برای خود بر می دارند.آنها در حال فرار به بارسلونا مجبور می شوند ...
"ایوان" کشیشی در کلیسای یک روستا است که به خاطر سیب هایش که در درختی بزرگ جلوی کلیسا بزرگ شده اند شناخته می شود. او انسان عجیبی است. دنیا را با عینک خوشبینی می بیند ...
"سون" و "بیانه" برای یک قصابی در شهر کوچکی در دانمارک کار می کنند.آنها که از غرور رئیس خود به ستوه آمده اند،تصمیم می گیرند قصابی خود را تاسیس کنند.پس از شروعی ناامید کننده،اتفاقی تاسف ...
در سال 1870 که مهاجران آمریکایی باعث قتل خانوادهی یک رهبر باند بد نام می گردند و مردم نیز به او خیانت کرده و ناجوانمردانه او را طرد می کنند، وی مجبور می شود به ...
یک آرایشگر که موهای خود را به دلیل سرطان از دست داده متوجه می شود که همسرش با زنی رابطه پنهانی دارد. او برای مراسم ازدواجش به ایتالیا سفر می کند و با مردی که ...