هاوارد، مجرم سابقهدار، در حالی که به همراه تعدادی از همبندان خود به یک مرکز خرید جدید منتقل میشود، نقشه فرار از زندان را طراحی میکند. فراریها به یک مرکز خرید حمله میکنند و قبل از مطرح کردن خواستههایشان، گروهی از خریداران را (پس از کشتن تعداد بیشتری از آنها) گروگان میگیرند. تنها رودی، مزدور سابق و برادر یکی از فراریها، میتواند قبل از اینکه گروگانهای بیشتری بمیرند، مجرمان را از بین ببرد.
در سال 605 قبل از میلاد، اورشلیم توسط بابلی ها تصرف شد و بسیاری از مردان آن ها از جمله دانیال به اسارت برده شدند. دانیال به بابل رفت تا به مردم آنجا خدمت کند...
در روز اعدام برنامه ریزی شده، یک قاتل زنجیره ای محکوم به ارزیابی روانپزشکی می شود که در طی آن ادعا می کند که یک شیطان است و در ادامه ادعا می کند که قبل از اتمام زمان آنها، روانپزشک سه قتل خود را انجام خواهد داد.
تنها چیزی که بین دکتر لیزا لیلاند و مراسم ازدواج رویایی اش در همپتون قرار دارد، سفری به طول 2600 مایل از لس آنجلس به لانگ آیلند است. اما یک اشتباه کوچک او را وادار ...
تیم خنثی سازی تاکتیکی که با نام T.N.T شناخته میشود ، تشکیل شده از سربازانی نخبه و باهوش است که به مأموریت های کاملاً مخفی، در سراسر جهان، اعزام شده اند. بعد از اینکه یکی از مأموریت های این تیم با شکست مواجه شد، یکی از اعضای تیم به نام الکس تصمیم میگیرد
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...