Liv gets an assignment to photograph the Chang family's annual holiday party for a front-page story--nobody at work knows that they are her family. She wants to confide in new co-worker Henry but doesn't want to jeopardize her big break.
Janie returns to her hometown of Woodland Falls when her great-uncle passes away, and she discovers that he has surprised her with a special gift: the family homestead, her childhood home.
اسکات و مارا پس از دستبرد و حمله به خانه شان، تصمیم میگیرند یک سیستم امنیتی لوکس در خانه نصب کنند و همه کدهای عبور را به پرستار بچه جدیدشان بدهند. غافل از اینکه ...
دوست پسر کلوئی رفتارهای بچگانه ای از خود بروز میدهد و به همین دلیل کلوئی با او به هم میزند تا بلکه اخلاق و رفتارش را درست کند. کلوئی فکر میکند او دوباره به سراغش ...
بعد از بهوش آمدن "آلیس" از کما ، او حافظه خود را از دسته داده و قصد دارد تا در مورد حقایق گذشته ناگوار خود بیشتر بداند لذا می بایست در این راه برای رستگاری ...
هر سال سارا آدم برفی خود را با بهترین دوستش “نیک” میساخت. بعد از طلاقش، او شروع به فکر کردن میکند که آیا او بالاخره عشق واقعی خود را پیدا خواهد کرد. پس از یک جادوی کوچولوی کریسمس، بهار زندگی او از راه میرسد.
زمانی که یک جفت از روبات های جنگی دولت، جزیره ای بی گناه را نابود می کنند، تیمی ویژه به همراه موشک های دریایی ، بسیار سریع سعی می کنند آن ها را نابود کنند، ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...