Hester Bevins is a simple country girl who yearns for adventure. Though she has a handsome young man, Jerry, who is devoted to her, she leaves her village and goes to New York in search of a grander life. There she becomes the lover of a wealthy and unscrupulous businessman. But when Jerry returns blinded and dying from the war, Hester must choose between her new life and the man whose loyalty to her has never failed.
"مارگریت" عمیقا عاشق "آرماند دووال" مردی متعهد می شود. وقتی پدر "آرماند" به او التماس می کند از ازدواج با او منصرف شده و آینده و موقعیتش را خراب نکند، او عشقش را ترک می ...
داستان یک خبرنگار سابق که پس از خدمت در ارتش در طول جنگ جهانی اول به خانه بازمی گردد و متوجه می شود که یافتن کار دشوارتر از آن چیزی است که او انتظار داشت.
داستان مامی، دختر یتیمی که در یتیم خانه مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود. حال او توسط خانم کالدول، زنی مهربان با پسری به نام الکساندر به فرزندخواندگی پذیرفته می شود.
"میلیسنت جوردن" و "اولیور جوردون" برای گروهی از افراد مختلف نیویورکی مهمانی شامی ترتیب می دهند.طی این مهمانی هر کدام از حاضران رازهایی را فاش می کند و...
رفاقت دو زن جوان پس از اینکه یکی از آنها برای ایفای نقش در یکی از نمایش های برادوی پدیرفته می شود و دوست پسر آن یکی روی او کراش می زند, به ورطه نابودی کشیده می شود.
بیلی فلین، قهرمان سابق بوکس، اکنون به عنوان مربی اسب فعالیت دارد. او درست به اندازه ای پول در می آورد تا از پسر کوچکش تی.جی مراقبت کند. اما او تصمیم دارد برای ساختن آینده ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...