ER doc Jessica loves her job, but not the hours. Meeting Trevor in Fiji, Jessica also strikes up a friendship with Will, co-owner of their resort. As Jessica notices how Trevor is a workaholic, she also sees that Will offers tranquility.
To win his mother's love, Prince Edmond gives her a corgi and hires Cecily, a dog trainer. Edmond and Cecily bond over the dog, and discover that love can grow in unexpected places.
داستان هیلی و بهترین دوستش، بری، که در یک برنامه دوستیابی واقع بینانه شرکت می کنند تا صنعت مد انحصاری شان را تبلیغ کنند. اما وقتی پای عشق، دوستی و شغل در میان است، هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی رود و...
کارا و بن خانه کلبه ای نزدیک دریاچه کلارا را رزرو کرده و به همان جایی که جرقه ی رابطه ی عاشقانه شان در کنار دوستان صمیمی و خانواده به ازدواج ختم شد، باز می گردند.
کایلی در یک رستوران از دوست پسر/رئیس خود انتظار خواستگاری دارد و درعوض ترفیع نصیبش می شود. صاحب رستوران دوست پسر دبیرستانی قدیمی اش است که او را سال هاست که ندیده است. آنها به یکدیگر کمک می کنند. عشق در همه جا پراکنده است؟
نویسنده ای به تازگی با دوست پسرش قطع رابطه کرده است. او برای بهبود حالش تصمیم گرفته است به همراه بهترین دوستش به اسکی برود و امیدوار است این سفر برایش تبدیل به منبع الهامی نیز بشود. او در این سفر با مردی هم خانه می شود و...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...