در شهر "تیرز"،تابستان سال 1976،معلمان و خانواده ها به فرزندان خود مهارت،عشق و توجه می دهند."پاتریک" با "جولیان" دانش آموزی جدید که با مادرش در فقر زندگی کرده و رازی وحشتناک دارد دوست می شود.معلمی ...
علی رغم تفاوت های اجتماعی، فردی فقیر به نام دیوید، یک دوست صمیمی ثروتمند به نام اولیویه دارد. دیوید زن جوانی به نام النور را به آپارتمان اولیویه در پاریس برده است تا...
در سال 1863 خانم لولی به شهر هالیفکس می رود تا کسی را که عمیقا عاشق اوست،ستوام پینسون پیدا کند.در واقع او ادل هوگو دومین دختر چهره بزرگ ادبی و سیاستمدار فرانسوی است.وقتی پینسون او ...
زنهای زیادی در تشیع جنازه "برترند موران" شرکت کرده اند.آنها همه زنانی هستند که مهندس چهل ساله دوست داشت.داستان زندگی او و روابط عاشقانه اش به وسیله فلش بکهایی و توسط خودش نقل می شود...
مادام"جووه" راوی یک تراژدی بین "برنارد" و "ماتیلد" است."برنارد" به همراه همسرش "آرلت" و پسرش "توماس" زندگی می کند.روزی زوجی "فیلیپ" و "ماتیلد" به همسایگی آنها نقل مکان می کنند.این دیدار دوباره "برنارد" و "ماتیلد" ...
الیزابت تلگرامی به دوست پسر سابقش بن در نیویورک و خواهر کوچکترش لئو در رم ارسال میکند تا در پاریس به ملحق شوند، چرا که در پاریس درحال فروختن ملک پدر مرحومش است. بعد از رسیدن لئو و بن، ماجرای مرموزی شروع میشود.
پاریس سال 1942. لوکاس استینر یهودی مجبور است کشور را ترک کند. همسر او ماریون که بازیگر است، تئاتر را مدیریت می کند. او تلاش می کند با اجرای نمایشی، تئاتر را زنده نگه دارد. ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...