مورگان و جیلا میچل خانواده ای مرفه از شهر نیویورک هستند. در تلاش برای حفظ خانواده در تعطیلات کریسمس، آنها تصمیم می گیرند یک خانه مجلل در واشنگتن دی سی اجاره کنند.
کامرون و رن در 3 سال گذشته ازدواج آزاد داشتند. آنها قوانینی را به عنوان مرزهایی برای اطمینان از یک رابطه باز سالم تعیین می کنند، اما به سرعت یاد می گیرند که قوانین اعمال شده در هنر احساسات اغلب شکسته می شوند.
دوستی قدیمی که در طول کریسمس دوباره از سر گرفته می شود. قرار گرفتن در خاطرات و عادات گذشته به او انگیزه می دهد در مورد دوست نداشتن تعطیلات تجدید نظر کند.
"تیا لوگان "مایه حسادت هر زن و آرزوی هر مردیست. او جوان، زیبا و در شرف پولدار شدن است. جدا ازداشتن موقعیت ثابت به عنوان مجری اخبار صبحگاهی در ایستگاه تلویزیونی WBX DC، او هفته دیگر ازدواج خواهد کرد.
داستان یک ستاره سابق برادوی "خیابانی در نیویورک با تعداد زیادی سالن سینما " که هم اکنون یک پدربزرگ می باشد و مبتلا به آلزایمر است. او برای زندگی با نوه اش و دختر 10 ساله خود به جنوب مهاجرت می کند.
خواهران "شیلا و "لین" به جز عشق به شیرینی پزی چیز مشترکی ندارند. آنها نیاز به تغییر دارند، به همین خاطر آنها با دوست صمیمی خود "تامی" برای افتتاح یک شیرینی پزی شریک می شوند ...