Emma's daughter Kendall becomes engaged, but Emma is concerned as Kendall and her fiance have Down Syndrome and Emma worries she's not ready to take this step.
طرح نیک برای اینکه سرنوشت همسرش را به او تحمیل کند باید تغییر کند زیرا او در تاریخ 26 دسامبر پدر خود را به عنوان بابا نوئل جایگزین می کند. ارنست، مرد راست دست چند ...
A divorced writer goes to a picture-perfect small town to get over her writer's block and ends up falling in love with the town of Mitford, its inhabitants, and its most eligible bachelor, the handsome Episcopal priest who lives next door.
جردن داناوان عکاس نیویورکی است که 5 سال بطور مداوم مردی بنام ادوارد مورگان به او پیشنهاد میداد که اگر با او ازدواج نمیکند حداقل در حد یک دوست در کنار هم باشند. حال او ...
پس از سه سال: یک مادر تنها پس از اینکه همسرش ویلی در درگیری پوکر توسط شلیک گلوله کشت شد، به سمت شرق نزدیک پدر و مادرش، کلارک و مارتی حرکت میکند.او آموزش جدیدی را پیدا می کند که ...
فردی به نام الیزابت لوری با عقاید مذهبی, زندگی خود را وقف بندگی خدا کرده. طی سالیان متمادی ایمان الیزابت به ورطه آزمایش کشیده میشود. زیرا او مجبور است بر بسیاری از سختیها و غم هایی که در سر راه خود مشاهده میکند، غلبه نماید....
از آنجا که او در حال ازدواج با مردی است که 26 دسامبر گذشته بابانوئل شدن را به عهده گرفت، عروسی به تعویق افتاده و باید برای شب کریسمس برنامه ریزی شود. با فروش خانه ای که با رضایت او و پسرش انجام شد و ...
بعد از اینکه زنی جوان متوجه میشود که پدرخواندهاش توسط گروهی از پلیسهای فاسد و شوهر سابقش به قتل رسیده ، مجبور میشود با دخترش به شهر کوچکی فرار کند. در آنجا، علیرغم اینکه عاشق یک مزرعه دار میشود...
"الکس" باهش تحت مراقبت مادر خود، مهاجری رومانیایی به نام "ایلینیا"، بزرگ شده و به او قول می دهد با فارق التحصیل شدن از دانشگاه هاروارد به رویای او جامه عمل بپوشاند. اما وقتی مادرش ...
ویت شفیلد دانش آموز ثروتمند در آخرین ترم تحصیلی خود در دانشکده حقوق است که استادی او را مامور می کند به عنوان مدافع یک مادر جوان و مجرد که به کمک نیاز دارد به یافتن - و نگهداری ... »
در دست شويي ايستگاه قطار، يک پسر بچه ي ايميش به نام «ساموئل» (هاس)، شاهد قتل يک مأمور پليس مي شود. «جان بوک» (فورد)، مأمور رسيدگي پرونده، از طريق او مي فهمد که قاتل ها ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...