آجای پاندیت نویسنده ثروتمند با دیوا فقیر و عصبانی دوست میشود، که در زاغههای نزدیک شهر با پدرش زندگی میکند.چند سال بعد، آجای عاشق سونالی میشود ،در حالی که دیوا به زندگی فقیرانهاش ادامه میدهد. بعد از...
بازرس پلیس جی باکشی وظیفه دستگیری گانگسترهای وابسته به جنایتکار بدنام دان، راج سولانکی را بر عهده گرفته است. کسی که در این کار به او کمک می کند، بازرس ... »
۱۸ سال پیش خانواده ی Darr متشکل از Pushkaran و پسرش، کونال، مجبور به ترک کشمیر توسط تروریست ها می شوند وبه بمبئی می روند و در یک اتاق کوچک زندگی می کنند.کونال در اینجا رشد می کند و در اثر حادثه ای غم انگیز پدرش را از دست می دهد. در مراسم ختم بستگان از وجود زنی به نام رنوکا به کونال خبر می دهند می دهند. کونال برای دیدن او به سفر می رود و حوادث پر ماجرای داستان با این سفر آغاز می شود.