فیلم های Rickie Castaneda (Rickie Castaneda) - صفحه 1

مردی که همسرش را از دست داده با کمک دو فرزند باهوشش، دوباره با عشق دوران دبیرستانش که اتفاقاً یکی از بزرگترین ستاره‌های پاپ دنیاست، ارتباط برقرار می‌کند.

وقتی آبری ویلسون (پانیذ زاده)، نویسنده‌ی پشت پرده و کمدین مشتاق، مسئولیت برنامه‌ی متنوع کریسمس را بر عهده می‌گیرد، نگران است که شاید توانایی لازم برای اجرای این لحظه‌ی سرنوشت‌ساز در حرفه‌اش را نداشته باشد. تنها چند هفته به کریسمس باقی مانده است، آبری به دنبال یک مجری بی‌نقص برای این رویداد است. تا اینکه کمدین مشهور هالیوود، مایک بکستر (جیک اپستین)، به باشگاه کمدی که حرفه‌اش را در آن آغاز کرد، بازمی‌گردد. در آنجا، مایک ریشه‌های استندآپ کمدی خود را دوباره کشف می‌کند و آبری به جهانیان نشان می‌دهد که او...

داستان یک منتقد غذا و شراب که هنگام بازدید تصادفی از کارخانه شراب سازی که در گذشته تحت مالکیت و اداره پدر مجرد مایکل بود، به سرش ضربه وارد شده و حافظه اش را از دست می دهد. در ادامه...

داستان نویسنده ای که قبل از کریسمس به میدوی می رسد تا در مورد آن اتفاقات وحشتناک آنجا مطالبی را بنویسد.

زمانی که لیلا، هنرمند مشتاق R&B، با ترانه سرای آماتور اسپنس برخورد می‌کند، فکر می‌کند که هدفش را پیدا کرده است تا بالاخره یک قرارداد منعقد کند.

این برنامه یک نویسنده را دنبال می کند که پس از کشف منشأ مرموز یک فیلم کلاسیک کریسمس، متوجه می شود که جادوی فیلم همیشه روی صفحه نمایش نیست.

داستان هالی، استاد ستاره شناسی با استعداد، که پس از رفتن دوست پسرش آدام به یک سفر کاری و تنها ماندن در تعطیلات به هم می ریزد. وقتی او تصمیم می گیرد که آدام و خانواده اش را سورپرایز کند و به دیدن آنها برود، در راه ماشینش خراب می شوند و این باعث می شود که ل

کری بلکفورد (بوث) برای موفقیت حرفه ای خود به عنوان برنامه ریز رویدادها در شهر نیویورک زندگی می کند، اما زندگی او یک لحظه پس از صانحه ی رانندگی در طوفان برف تغییر می کند. کری ضربه ای به سرش وارد شده و وقتی بهوش می آید، در مرکز ...

 داستان در مورد یک دختر و پسر است که در روز کریسمس باهم ازدواج میکنند...

کریسی کرینگل" دفترچه ای عجیب پیدا می کند که تصور می کند متعلق به بابانوئل است. او به وسیله قدرت آن دفترچه می تواند نیت های شیطانی اطرافیانش را ببیند. اما او متوجه می شود که قدرت او همیشه مفید نیست و ...

بعد از یک شکست بزرگ ماری که عاشق کریسمس بود حس خود به کریسمس را از دست میدهد و در تلاش برای دوباره بدست اوردن حس اش مادرش برای اون هدیه ای میفرستد و ...