Following the mysterious disappearance of her husband, a woman gives up her large high-tech house along with the trappings of her wealthy lifestyle to move into an isolated tiny house, which turns out to be more of a nightmare than a dream when her new lifestyle puts her very life at risk.
It follows Tara, a free spirit with a beautiful singing voice. She has always professed she doesn't need a partner or so-called commitment. When her friends see her connection with Noah, their job turns into matchmaking.
Former star track athlete, Sydney, is now a successful food blogger who still holds a flame for her college boyfriend whom she hasn't seen in ten years.
Follows Lauren as she tries to achieve her dream of opening an art gallery while dealing with her mixed emotions about her husband. She recruits The Love Club to help her move on, but instead they come up with a plan to keep them together.
همه چیز از آنجایی آغاز میشود که دوست پسر جسی یعنی شان، درست پیش از آغاز تعطیلات کریسمس، او را رها میکند. با این حال، والدین شان از جسی دعوت میکنند تا کریسمس را با آنها بگذراند. طولی نمیکشد که رابطهی جالبی میان جسی و پسرعموی شان شکل میگیرد و ....
A womanizer bets that he can get someone to accept his marriage proposal after dating him for just 30 days. What he doesn't know is that the woman he has targeted has some serious commitment issues.
برای تحت تاثیر قرار دادن علاقه بالقوه عشق، کایرا سگ خود را در یک نمایش وارد می کند. مشکل این است که او سگی ندارد، بنابراین باید یک سگ پیدا کند (و آموزش دهد) و البته هرچه سریعتر باید این کار را انجام دهد.
کری داوسون یک دختر نوجوان است که از بچه ها مراقبت می کند. بعد از وقوع یک رسوایی خانوادگی او به شدت عصبانی و ناراحت می شود. هنگامی که کری متوجه می شود که همسایه اش، مدلین کوپر، مقصر بوده است، تصمیم می گیرد به هر قیمتی که شده انتقام بگیرد؛ حتی اگر مجبور شود
این برنامه تیلور را دنبال می کند که کپسول زمانی به جا مانده از مادر متوفی خود را باز می کند که حاوی شش پاکت می باشد که به او انگیزه لازم را در زندگی می دهد و به باز کردن ذهن و قلب او برای امکان عاشق شدن کمک می کند.
داستان یک زن و بهترین دوستش که فکر می کنند با دادن یک کریسمس عالی به شغل رویاهای خود دست یافته اند. اما تا زمانی که مشتری پیدا کنند، چنین احساسی را تجربه نخواهند کرد.
With Christmas just weeks away, the architecture firm Taylor works for enters her in a contest in which the teams will design and build life-sized gingerbread houses. After the contest, Taylor will likely be getting a promotion to a
داستان روزنامه نگاری به نام جولیا که به خانه برمی گردد اما متوجه می شود که دوست دوران کودکی اش یک هزارتوی بزرگ برفی ساخته که او را وادار می کند تا راهی برای عشق واقعی پیدا کند.
هنگامی که یک عامل آژانس مسافرتی ارتقاء شغل پیدا می کند، تعطیلات گرمسیری خود را در بازدید از هتل یخی معروف جهان به سرانجام می رساند. اما او متوجه می شود که...
در ظاهر به نظر می رسد که جید همه چیز دارد. از جمله شغل موفق بازاریابی ، شوهر مورد تحسین و احترام در جامعه و دختر جوانی که هر دو دوستشان دارند. با این حال، اینطور ها هم که به نظر می رسد نیست...
جنی، در عروسی خواهر خود که در یک هتل یخی برگزار شده، شرکت میکند. ناگهان، جنی احساس علاقهی بسیار شدیدی نسبت به یکی از دوستان نزدیک داماد پیدا میکند. در همین میان، اتفاقات بسیاری رخ میدهد که سبب نا امید شدن جنی از برقراری رابطه میشود تا اینکه ....
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...