فیلم های H.M. Walker (H.M. Walker)

"ادی اسمیت" در فرانسه کشته شده و دختر نوزاد خود را یتیم می گذارد. پس از جنگ، آنها تلاش می کنند پدر "ادی" را پیدا کرده و نوزاد را به او بسپارند. اما آنها به ...

اولی میخواهد شهردار شود. یک نفر از او اخاذی میکند و اولی تصمیم میگیرد با او مقابله کند . . .

شخصی توسط قاضی از شهر اخراج میشود. و استنلی و الیور وارد داستان میشوند . . .

خانه اولی بعد از یک مهمانی در شب گذشته به هم ریخته است. وی تلگرافی از همسرش که در شیکاگو در تعطیلات به سر می برد دریافت می کند که در آن نوشته است که ...

دو سیرک باز دست و پا چلفتی سهوا سیرک خود را نابود کرده و در نهایت مالک یک شامپانزه بزرگ می شوند...

افسر کندی که در حل چندین معمای سرقت ناکام مانده است تصمیم می گیرد با طرح یک نقشه لورل و هاردی را به عنوان سارقان سریالی معرفی کند ...

 بدشانسی به "اولی" و "استن" روی آورده است و آن ها را مجبور کرده است تا به یک خانم پیر برای غذا التماس کنند و ...

به دستور زن هاردی، لورل و هاردی مجبور میشوند که به تعمیر آنتن رادیو که پشت بام خانه قرار دارد مشغول شوند ...

 آقا و خانم هاردی قصد دارند شب آرامی را در کنار هم و در منزلشان بگذرانند. در این حین، لورل و همسرش به آپارتمان آنها می‌آیند. لورل که هوس بستنی کرده است، به همراه هاردی، ...

ماجرا از این قرار است که لورل که مدیر برنامه ی هاردی است که یک مبارز ضعیف است.او تمام سعی خود را می کند که برای هاردی یک بیمه نامه جور کند تا….

 استن و اولی که نوازنده هستند، بوسیله ی قطار به محل اجرای بعدیشان در پوتسویل پنسیلوانیا که یک محل نمایش بسیار معروف در زمان خود است، سفر می کنند. در داخل قطار آن ها وارد ...

پسری شرقی که بسیار در خوشی افراط می کند حال مجبور است با پدر خود در مزرعه ای وحشی کار کند..

هارولد پزشک جوانی است که بیماری دارد که در خواب راه می رود، روزی او را می بیند که بر لبه ی بیرون پنجره ی ساختمان بلندی در حال راه رفتن است...

دو آواره و ولگرد در یک عمارت خالی مخفی می شوند ولی صاحبان آن عمارت وارد می شوند و قصد دارند آنجا را اجاره دهند .

دوران ممنوعیت استفاده از نوشیدنیهای الکلی است."استن" و "لورل" پس از فروش نوشیدنی الکلی به یک پلیس روانه زندان می شوند.اما در زندان آنها خود را به دردسر می اندازند و...

"لورل" و "هاردی" با یک چالش بزرگ در کار خود روبرو شده اند.آنها باید یک پیانو بزرگ و سنگین را از پله های بسیاری بالا ببرند و تحویل صاحبش دهند...