داستان مردی با نظمی که خانواده اش را سالها در خانه خود منزوی نگه می دارد تا ضمن اختراع سم موش (با همسرش) از آنها در برابر "طبیعت شیطانی" انسان ها محافظت کند.
در دهمین سالگرد آزادی ویولتا، تینی با همبازیهای سابقش گرد هم میآید تا جشن بگیرند و نمایشی صمیمی، منحصربهفرد و فراموشنشدنی را به طرفدارانش هدیه دهند. تینی، خورخه بلانکو، کاندلاریا مولفیس و مرسدس لامبره ...
داستان لو که دوست دارد وانمود کند که زندگی کاملی دارد، اما واقعیت این است که او حتی نمیتواند سهم خود را از باری که با دو دوست صمیمیاش باز کرده است بپردازد، بنابراین در آنجا به عنوان یک کافه مَن کار میکند.
ایگناسیو و آلخاندرا مستندی درباره کومالاپا تهیه می کنند و در آنجا با خوان ملاقات می کنند. او مردی افسرده است که با ربوده شدن پدرش در طول جنگ زندگی کرده و امیدی به یافتن او ندارد. خوان با حسی تسلیم ناپذیر زندگی می کند.
داستان زندگی یک زوج مسن عاشق در دوران تحریم تجاری در کوبا. همانطور که آنها به طور اجتناب ناپذیری به پایان زندگی خود نزدیک می شوند، عشق و علاقه خود را به یکدیگر به لطف یک دوربین مجددا کشف می کنند.
صبح جمعه در ماشین آلات پان امریکن، یک شرکت متخصص در فروش و تعمیر ماشین آلات ساخت و ساز و تخریب است. کارمندان در حال حاضر برای تعطیلات آخر هفته تعطیل می شوند و درگیر تشریفات و کارهای روزمره هستند.
پس از اینکه مارکیز لگوینچه مجبور شد کاخ خود را بفروشد، به همراه پسرش لوئیس خوزه، خدمتکاران وفادارش و پدر کالوو به آپارتمانی نقل مکان کرد. وقتی پدر لوئیس خوزه می میرد و تمام دارایی خود را به دخترش ...
یک راننده تاکسی، خوزه، شیفت شب خود را برای انتقام از قتل برادرش به دست یک باند خشن آغاز می کند. اما وقتی یک تصادف او را به طور غیرمنتظره ای به نزدیکی دختری عیاش و فاحشه به نام آنجلا برد و ...
قسمت دوم حماسه لگوئنچه که قبل از آن توسط " تفنگ ساچمه ای ملی" ساخته شد و توسط "National III" تکمیل شد. پس از مرگ فرانکو (1975) و احیای سلطنت، مارکیز لگوینش به کاخ خود در...
اراسمو چامبی یک مهاجر اهل بولیوی است که در حومه بوئنوس آیرس زنده می ماند و در باشگاه های محلی نمایش های کشتی برگزار می کند. او یک رینگ را مدیریت می کند که با دستان خود ساخته شده است. در کشورش او یک کشتی گیر افسانه ای بود.
خواهران یتیم، ایرنه،آنا و مایته پس از مرگ پدر و مادرشان، توسط عمه تندخوی خود پائولینا و مادربزرگ فلجشان در مادرید (اسپانیا) بزرگ می شوند. اما آنا یک دختر مالیخولیایی است که پس از دیدن ...