در یک دهکده برزیلی با مردمی کهنسال، نانا و مل به سرعت در حال رشد در نوجوانی هستند و رویای راه هایی برای محافظت از خود در برابر خشونتی به ظاهر اجتناب ناپذیر دارند.
بر اساس رویدادهای واقعی، فیلمی با سه داستان در هم تنیده که همگی توسط یک راز به هم متصل می شوند و زندگی غم انگیز و در عین حال زیبای سه خانواده را آشکار می کنند و اینکه چگونه امید، رویاها و سرنوشت می توانند مردم را با هم متحد کنند.
داستان دختران نوجوانی به نام های بیا، جولیا و لورا که سعی می کنند در یک جشنواره موسیقی آواز بخوانند، اما والدین آنها از این مورد درک خاصی ندارند، زیرا آنها در مدرسه بهبود تحصیلی پیدا کردند.
یک زن و مرد آرژانتینی که اخیراً از هم جدا شده اند، به همراه دو فرزند نوجوان خود، برای تعطیلات خانوادگی به فلوریانوپلیس، برزیل می روند، جایی که به طرز لذت بخشی و مشکل ساز با خانواده ای که از آنها خانه اجاره کرده اند، درگیر می شوند.
یک حسابدار آرام پس از یافتن دوباره عشق جوانی، متوجه اختلاس بزرگی در شرکتی می شود که در آن کار می کند. به لطف این واقعیت، او در نهایت درگیر یک شبکه فساد می شود که سیستم سیاستمداران برزیل را آشکار می کند.
ماتئوس 18 ساله برای فراهم کردن زندگی بهتر برای خانواده اش در کشور، شغلی را در یک انبار زباله در سائوپائولو برای رئیس جدیدش، لوکا، می پذیرد، اما در دنیای خطرناک قاچاق انسان گرفتار می شود.
لوئیز بولونیسی با بهره گیری از تصاویر متناوب، مشاهدات، سکانسهای صحنهسازی شده و مناظر صوتی متراکم، جامعه بومی یانومامی را مستند کرده و محیط طبیعی در معرض تهدید آنها را در جنگل بارانی آمازون به تصویر میکشد.
فرانسوا و همسرش، ژان پیر چند زوج دوست را دعوت می کنند تا آخر هفته را در ویلای بزرگ خود در سواحل پرتغال بگذرانند. آنچه در ادامه می آید یک فتنه عاشقانه است که هر شخصیت چیزهایی را در مورد خود متوجه می شود که تا کنون از وجود آنها بی اطلاع بوده است.
فیلم با حمله هوایی آلمان به حریم هوایی لندن آغاز می شود و به تلاش F.B.I. و محققان اسکاتلند در تلاش برای دور زدن تلاش های خرابکارانه برای جلوگیری از جریان آمریکایی ...
کارن در گروه راک در برازیلیا آواز می خواند و شیپور می نوازد ، اما هیچکس به کار او ذره ای علاقه نشان نمی دهد. در 27 سالگی، او امید خود را در شهری که پدربزرگش در ساختن آن کمک کرده بود از دست داده است.