سه نسل از یک خانواده در تعطیلات آخر هفته دور هم جمع می شوند. با بالا گرفتن اختلافات قدیمی، آرزوی مادری بیمار برای مردن پیش از اینکه بیماری او را از پای در بیاورد سخت ...
وعده های غذایی مبتنی بر مواد بومی و پایداری در خط مقدم است. مدیران پروژه به زودی با مشکلاتی از تامین مواد اولیه گرفته تا پرسنل یک رستوران سطح بالا در مکانی که تنها 53 نفر در آن زندگی می کنند، مواجه می شوند.
هنر در فضاهای عمومی بر ما تأثیر می گذارد و دیدگاه ما را نسبت به شهرمان افزایش می دهد و چه در اطراف دریاچه های کپنهاگ بدوید، چه دوچرخه سواری در شهر بچرخانید یا در ترافیک ساعات شلوغی گیر کرده باشید، نام ZUSA را می بینید: چهار حرف رنگارنگ که کنارهم قرار گرفته اند.
وقتی که شرکت خانوادگی “استبر” به کارآفرین موفق “لارس هالبو” ارث میرسد، وی به دانمارک برمیگردد، اما وقتی او از همکاری در قیمت گذاری با کارتلی غیر قانونی خودداری میکند، شرکت کوچک خود او تحت ...
رومی باید بعد از مدرسه پیش مادربزرگش، استین بماند. این موضوع بشدت کسل کننده است. مادربزرگ آرایشگرش سختگیر و عاشق سالنش است. اما حافظه مادربزرگ بهترین نیست و رومی جذاب میتواند به مشتریان و اقتصاد کمک کند.
مادز، فیلمنامه نویس 34 ساله، زمانی که یکی از دوستان نزدیکش سکته می کند و در نهایت به کما می رود، دچار بحران زندگی می شود. مادز از دوست دختر 10 ساله خود جدا می شود و سعی می کند مسیر متفاوتی در زندگی پیدا کند.
فیلمنامه نویسی به همراه یک کارگردان فیلمنامه ای می نویسند که در آن یک اپیدمی در حال شیوع در جهان است.مانند قهرمان داستان آنها متوجه نیستند که اپیدمی واقعی در اطراف آنها در حال گسترش ...
هانا آرمانگرا قبل از اینکه خیلی دیر شود فرزند دیگری می خواهد، اما به طور غیرمنتظره ای دوست پسرش از او جدا می شود و دنیای هانا به هم می ریزد. هانا کم کم متوجه می شود که ممکن است در حال تعقیب چیزهای اشتباه در زندگی باشد.
در طول اشغال نازیها،"فلیم" و "سیترون" دو آدمکش در نیروی مقاومت دانمارک،از "وینتر" کسی که با رهبر متفقین ارتباط مستقیم دارد دستور می گیرند.تا سال 1944،آنها فقط دانمارکیها را به قتل می رساندند اما سپس ...
در مدرسه بابا نوئل، مدیر جلسه تشکیل داده است. لوسیا، والدینش جولیوس و کلودیا و همه افراد دیگر در مدرسه هیجان زده هستند. اما وقتی مدیر مدرسه کریسمس را لغو می کند، تنش با یک شوک جایگزین می شود. او گیج به نظر می رسد و ...
ماجا، یک هنرپیشه دانمارکی، عاشق لیا، یک دانشجوی یهودی از لندن میشود. لیا دچار تشنج مرموز می شود و ماجا با او به لندن باز می گردد. در آنجا، او با مادر لیا، چانا، زنی که می تواند اسرار تاریکی را در خود نگه دارد، ملاقات می کند.