داستان گروهی از دوستان را دنبال میکند که در زادگاه قدیمی خود کلبهای اجاره میکنند، اما در آنجا قتلهای وحشیانهای رخ میدهد و آنها هدف بعدی قاتل هستند.
گروهی از دوستان دختر عازم یک سفر کمپینگ میشوند. با تاریک شدن هوا، آنها مجبور میشوند قبل از اینکه این آخرین سفر زندگیشان باشد، به یکدیگر و دوستان صخرهنورد جدیدشان تکیه کنند.
یک زوج در یک اردوگاه قدیمی، کمپ جدیدی راهاندازی میکنند که آنها را به گذشتهای ترسناک متصل میکند و راز ۲۰ سالهای را که مربوط به گم شدن یک دختر جوان است، آشکار میکند. همزمان با وقوع رویدادهای وهمآور، آنها باید با نیروهایی که با یک جنایت وحشیانه مرتبط هستند، مقابله کنند.
وقتی گروهی از کاوشگران شهری فرصتی بینظیر برای کشف یکی از تسخیرشدهترین تیمارستانهای جهان پیدا میکنند، با موجودی واقعاً شیطانی روبرو میشوند که اجازه خروج از آنجا را نمیدهد و آنها را تا مرز جنون پیش میبرد.
در آینده ای نزدیک، "یوفیزی" و "لوک" به منطقه ای جنگ زده و دورافتاده در رومانی می روند تا "الیزابت" را نجات داده و کار خوناشام را یکبار برای همیشه تمام کنند.در میان راه آنها ...
یک خبرنگار روزنامه از اتفاقات عجیبی در یک جزیره دورافتاده مطلع میشود. او به آنجا سفر میکند و متوجه میشود که یک دانشمند دیوانه در آنجا زندگی میکند و او در حال ایجاد زامبی است.
ویلبر گری، نویسندهی ژانر وحشت، به طور اتفاقی به یک راز وحشتناک پی برده است، اینکه گربهها موجوداتی ماوراءالطبیعه هستند که واقعاً تصمیم گیرندهاند. ویلبر در تلاشی ناامیدانه برای اینکه دیگران حرفش را باور کنند، سه داستان ترسناک دربارهی گربهها تعریف میکند.
کرامول شهری است که با افسانهای محلی به نام مرد کدو حلوایی گره خورده است. مردم این داستانها را باور نمیکنند، اما وقتی کاترین قطعه گمشده افسانه را کشف میکند، او و دوستانش با دیو پاییز... کوربیس، روبرو میشوند.
لنون، یک محیطبان تازهکار در مناطق دورافتاده، به تنهایی در دل طبیعت وحشی و خطرناک سفر میکند، به امید اینکه ریشههای فاجعهای را که از کودکی او را آزار داده است، کشف کند.
در اعماق فاسد شهر قتل، ریباسپریدر از راه میرسد. یک دیوانهی دیوانه در جنگی خونین که مصمم به نابودی سیگاریها است. در شهری پر از قاتلان، افراد عجیب و غریب و منحرف، جنگی بر سر قلمرو برای قربانیان درمیگیرد!
"بث" و "فرانسیس" زوجی جوان هستند که برای گذراندن تعطیلات به جزیره ای زیبا و دورافتاده می روند."بث" باردار است و آنها امیداوار هستند از آخرین تعطیلات خود قبل از به دنیا آمدن نوزاد خود ...
گروهی از دانشآموزان دبیرستانی در حالی که کریسمس را در کلبهای در جنگل جشن میگیرند، توسط یک قاتل روانی که شیفتهی شخصیتهای فیلمهای ترسناک است، تعقیب میشوند.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...