فاطمه زهرا و پسر نوجوانش سلیم از جایی به جای دیگر نقل مکان میکنند و همیشه سعی میکنند از آخرین رسوایی که در آن گرفتار شده است، فرار کنند. وقتی سلیم حقیقت گذشته آنها را کشف میکند، فاطمه زهرا عهد میکند که شروع تازهای داشته باشد. در طنجه، فرصتهای جدید، مشروعیتی را که هر دو آرزویش را دارند، نوید میدهند، اما نه بدون اینکه رابطه ناپایدار مادر و پسر را به نقطه شکست برسانند.
زنی حیلهگر در طول یک تابستان ساحلی از نقاط ضعف دوستانش سوءاستفاده میکند تا اینکه دسیسههایش منجر به قتل میشود و دوستانش بالاخره به راز او پی میبرند.
پسری عزادار باید برای جمعآوری خاکستر مادرش به بلژیک سفر کند. مادرش یک آینه قدیمی به او ارث میدهد، اما شریک زندگی بسیار جوان مادرش، بازگرداندن آن را برای او بسیار دشوار میکند.
زندگی بینقص جنی که شغل خوبی دارد و شوهر جدیدی پیدا کرده، وقتی از خواب بیدار میشود و جسد شوهرش را میبیند و متوجه میشود که زندگیاش اکنون در دست یک مهره خطرناک است، دگرگون میشود.
نورا سی و چند ساله است و به تازگی روستای خود را ترک کرده است. وقتی پدربزرگش فوت میکند، نورا تصمیم میگیرد در امتداد ساحل باسک سفر کند تا خاکستر او را به مادربزرگش برساند.
پدری دختر گوشهگیرش را به یک سفر جادهای میبرد تا او را از دردسر نجات دهد. در طول مسیر، آنها با انواع غریبهها آشنا میشوند و رابطهی متشنج آنها مورد آزمایش قرار میگیرد.
ایرن واگنر، همسر دانشمند برجسته آلبرت واگنر، متوجه میشود که دوست دختر سابق حسود معشوقهاش به خاطر رابطهاش مورد اخاذی قرار گرفته است. این توطئه که آزمایشی برای ایجاد ترس است، او را به خشم میآورد.
"هنری" و پسر فی یعنی "ند" تصمیم میگیرند تا پدرش را پیدا کرده و بکُشند، زیرا زندگی مادرش را بر باده داده است. اما اهدافش توسط سوزان، یک زن مزاحم بر باد می رود و...
یک دختر نوجوان تابستان را در جزیره بدنام فایر در نزدیکی نیویورک میگذراند. او با افراد مختلفی رابطه جنسی برقرار میکند، در حالی که سایر اعضای گروهش با یکدیگر رابطه جنسی همجنسگرایانه و دگرجنسگرایانه دارند. او موفق میشود برادرش را اغوا کند، سپس هر دو نقشهای میکشند تا والدینشان را به "سبک زندگی" جدید خود تغییر دهند.
لین ژی شیائو، دانشجوی سال چهارم، درست قبل از فارغالتحصیلیاش به بدترین وضعیت ممکن میرسد. پدرش به دلیل سرطان در بیمارستان بستری شده و چارهای جز از دست دادن فرصت کار در یک شرکت معتبر برای او باقی نمیماند.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...