پس از اینکه وایلد بیل در یک بازی پوکر کشته میشود، کالامیتی جین باید از زندان فرار کند و به دنبال انتقام باشد. اما تلاش او توسط کلانتر میسون از شهر ددوود که قصد بازداشت و دستگیری او را دارد، متوقف میشود.
در خلال جنگ استقلال تگزاس، مردی که توسط مردم برای کمک به خانواده های دیگر انتخاب شده بود، آلامو را ترک می کند، اما برای به پایان رساندن ماموریتش زمان کافی را بدست نمی آورد ...
ولورین کید مردی را میکشد و به نظر میرسد که استیو هاوارد این کار را کرده است. اما پدر استیو متوجه میشود که گلوله از اسلحهای که متعلق به کید بوده، شلیک شده است. کید و استیو هر کدام یکی از اسلحههای دسته عاجی را دارند که سالها پیش، زمانی که پدرانشان با هم اختلاف داشتند، از آن استفاده میکردند. استیو که برای گرفتن کید عازم شده بود، توسط افرادش دستگیر میشود.
دو برادر، "بن" و "کلینت"، به دامدارانی که از تگزاس به مونتانا می روند می پیوندند.در راه تگزاس، آنها "نلا" را از دستان سرخپوستان آزاد کرده و او تصمیم می گیرد آنها را همراهی کند."بن" ...
A beautiful young Mexican girl marries an Arizona sheep rancher and returns with him to his ranch, where he lives with his elderly father. The father, not used to sharing his son's attentions with anyone, takes an instant dislike to the new wife, and proceeds to make life as miserable for her as possible, including trying to turn his son against her. When a drifter shows up looking for work, the old man sees his chance.
A rancher is pressured by his cheating wife and a gang leader, into trying to cripple a marshal's gun hand, after that marshal killed his murderous son in self defense.
"کلینت هالیستر" با کمک "مارشال جیک وید" از زندان موفق به فرار می شود."جیک" پس از اینکار او را ترک می کند اما مجبور می شود او را برای پیدا کردن گنجی که پیشتر مخفی ...
Two famed bounty hunters and an adventurer searching for missing orphan children find themselves facing off against a cruel mining baron and the small army he uses to control his crooked town. To save the children and their own lives, they'll have to fight back, and fight hard.
یک یاغی توسط راهبهای که در حال سفر در داکوتای شمالی سال ۱۸۹۰ است، از مرگ نجات مییابد. راهبه در ازای راهنمایی راهبه به کلیسایی در اعماق بدلندز، از او پرستاری میکند تا سلامتیاش را بازیابد.
Cattle king wants Reagan's small ranch, and Latina beauty Lola McLaughlin. His men kill Reagan's pregnant wife. Reagan leaves his tin badge on Consuela's grave, and with Winchester, scattergun, and Colt, rides alone against a hundred.
اهالی شهر ترینیتی تصمیم می گیرند یک شکارچی معروف را استخدام کنند تا از آنها در برابر گروهی خشن از قانون شکنان مکزیکی که منطقه را وحشت زده می کنند محافظت کند. او متوجه می شود که شخص واقعی پشت راهزنان در داخل شهر است. درگیری خونین با تفنگ...
سرباز سابق بوفالو، مو واشنگتن، برای تصاحب یک معدن طلا به غرب سفر میکند. پس از اینکه کالسکهاش مورد حمله قرار میگیرد، مو وظیفه دارد یک یاغی خطرناک را به اسارت بگیرد و باید از روزی که گروه راهزنان سعی در آزادی او دارند، جان سالم به در ببرد.
Two family clans have always been enemies; they spend their time hating and killing each other. The daughter of the Campos family and the son of the Mounter family fall in love, thus causing further hatred and deaths.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...