فیلم های عاشقانه ( Romance) - صفحه 26

این ملودرام مستقل، یک کره ای که لاس وگاس را ترک می کند، (1995) به گفته سازنده آن، پیوند شکننده دو نفر را به تصویر می کشد که فکر می کردند دیگر هرگز عاشق نخواهند شد...  »

«یک دستورالعمل کریسمسی برای عشق»، فیلمی در ژانر عاشقانه-خانوادگی و محصول سال 2019 کشور کاناداست. داستان این فیلم درمورد مالک یک مسافرخانه قدیمی است که تصمیم می گیرد در یک مسابقه آشپزی شرکت کند تا هم برای مسافرخانه اش تبلیغ شود و هم با بردن جایزه، بتواند پول مورد نیاز برای بازسازی هتل را به دست بیاورد. اما مشکل اینجاست که آشپزی او افتضاح است، پس به این نتیجه می رسد که ...

یک زن نیویورک را ترک کرده تا در خانه اجاره ای پدرش که به آن عشق می ورزید، نقل مکان کند.

عموی ثروتمند نیک در بستر مرگ درخواستی می کند: "ثروت من را بده و به من کمک کن تا روحم را نجات دهم." اما همه چیز از اینجا شروع می شود که...

آماندا یک شرکت هواپیمایی بزرگ است که به یک مرد احتیاج دارد تا بتواند بچه دار شود و شغل خود را حفظ کند.

یک معلم هنری که بیکار است برای کمک به بالا بردن روحیه همسر ثروتمندش گوردون (آرون اشمور) و دو دخترش شغلی را در گروه سانتا (بابانویل) می پذیرد. همانطور که او به خانواده اش کمک می کند تا دوباره حس خوب کریسمس را حس کنند،می فهمد که...

بین دو دلال معاملات بانکی، رقابتی به وجود می‌آید. آن‌ها باید در طول کریسمس، با یکدیگر، در یک مسافرخانه، مدتی را بگذرانند...

هنگامی که دو دوست صمیمی به نام های دانیلا و چیان هردو به دوست صمیمی چیان به نام داریوس، اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ می‌دهد. چیان متوجه می‌شود که مواجه شدن با از دست دادن احتمالی داریوس برای او سخت است، پس او واقعا داریوس را دوست دارد...

شیائویی فردیست که تا کنون عاشق نشده. یکی از دوستانش به او پیشنهاد می دهد که برای توسعه روابط اجتماعیش، شغلی در صنعت فشن پیدا کند؛ جایی که اکثر همکارانش خانم هستند.

ژین یی فکر می‌کند که بالاخره مرد خوبی پیدا کرده است و وارد این رابطه‌ی جدید و مهم می‌شود. اما وقتی که فرد موردعلاقه‌ی دوران نوجوانی اش دوباره وارد زندگی اش می‌شود، او باید تصمیم بگیرد که کدام را انتخاب کند و کدام یک از آنها او را انتخاب می‌کند.

زن و شوهری که مدت‌ها ازدواج کرده‌اند به مشکلاتی برخورد می‌کنند.

دوستان دوران دبیرستان دور هم جمع می‌شوند تا اوقاتی را در کنار یکدیگر بگذرانند. لذا تصمیم می‌گیرند که دوباره تمام آن لحظات را تجربه کنند. و متوجه می‌شوند که این کار می‌تواند قلب‌های شکسته شده را التیام ببخشد و رابطه‌های جدیدی را شروع کنند.

داستان شخصی به نام هیلی که از شهر کوچک خود خارج شده و به عنوان یک برنامه ریز عروسی در لس آنجلس زندگی می کند. وقتی خواهرش از او می خواهد که برنامه عروسی اش را برنامه ریزی کند، هیلی به شهر کودکی خود برمی گردد و دوباره با تب تاب کودکی خود روبرو می شود.

داستان یک شاهزاده خوش تیپ و یک دستیار مد که در میان یک نمایش مد کریسمس، عاشق یکدیگر می شوند.

اما برای بازگشت دوستش تریسی، که به تازگی دوران نقاهت پس از یک تصادف شدید را سپری کرده است، بیقرار است. اما ویل، برادر تریسی، اجازه اینکار را نمی‌دهد چون او را بخاطر تصادف سرزنش می‌کند. وقتی که مجبور می‌شوند با همدیگر کار کنند تا...

دانا روزنامه‌نگار جاه طلب پس از به هم خوردن رابطه اش، از یک رسوایی بزرگ فرار می‌کند، اما در خلوتگاه خود، کسی را در مرکز رسوایی پیدا می‌کند که زندگی اش با تکنولوژی گره خورده است. وقتی عاشق او می شود، باید بین حرفه یا قلبش یکی را انتخاب کند...

آلیسون گرنت بعد از اخراج شدن از سرکار، آموزش اسکیت روی یخ را در یکی از مکان های یخ زده دوستانش شروع می‌کند. در روز اول کلاسش، عشق قدیمی دوران دبیرستانش، ایوان هال، که حالا بازیکن مشهوری در هاکی شده، به طور ناگهانی در آنجا می بیند.

اولین محصولات و شراب مزارع سورنتو، کاملا آماده‌ی جشنواره غذا و شراب هستند.

یک سفرنامه نویس ار ابن که به زادگاه خود که چند سال قبل با دلی شکسته آن را ترک کرده، فرستاده می شود متعجب است. جایی که او یا نامزد سابق و مرد جدیدی روبرو می شود.

داستان فیلم در یک شهر کوچک اتفاق افتاده و در مورد یک مدیر مدرسه و دختر او سامانتا است که تصمیم میگیرند تا برای جمع آوری پول جهت کمک به مدرسه، در تعطیلات کریسمس یک کنسرت برگزار کنند. اما وقوع یک تصادف رانندگی همه چیز را به هم ریخته و…

لیلی می‌خواهد که یک مدیر برنامه شود، او خیلی شگفت زده می‌شود وقتی که به او می‌گویند که به خانواده نواه کمک کند و مدیر برنامه‌هایشان شود، که درحال آمادگی برای برگزاری مراسم عروسی خواهرش هستند.

یک سهام دار شرکت از شانس بدش همه چیزش را از دست می دهد و در نهایت بی خانمان می شود. به همین دلیل به یک شرکت ساختمانی که رو به روی محل کار قبلی ...

گوتهام عمیقا عاشق میتهونا است، اما به او نمی‌گوید. در حالی که میتهونا عاشق سوریا می‌شود. بعدها، یک اتفاق ناگهانی زندگی هر سه نفر را تغییر می‌دهد.