یک پست فیس بوک مربوط به 5 سال پیش بخشی از خاطرات را به ذهن می آورد که کو چینچین دوست ندارد به خاطر بیاورد: 2 حساب موجود در بلک لیست او. با ارتباط مجدد با آنها، چینچین به حقیقت ناراحتی خود پی می برد.
داستان هونگ سئول، یک دانشجوی معمولی که به صورت پاره وقت کار می کند تا خرج تحصیل و زندگی اش را درآورد. یو یونگ، دانشجوی ارشد همان دانشگاست. او که فردی کامل به نظر می رسد، از خانواده ای ثروتمند می باشد که...
داستان کیت، طراح طلا و جواهری که برای زوج های خوشبخت انگشتر می سازد. به کیت فرصتی داده می شود تا با معشوقه دوران کودکی خود ارتباط برقرار کند. آیا کیت انگشتری را که تمام عمر منتظرش بود دریافت می کند؟
زویی برای ورود به یک مسابقه تلویزیونی، یک کامیون غذا اجاره می کند. جرقه های آغاز رابطه ای میان او و بنیانگذار یک رستوران که داور مسابقه می باشد، بوجود می آید. زویی که می خواهد برنده شود، به این موضوع که او ممکن است دنبال دستور سس او باشد، نه قلب او، مشکوک
یک متخصص علم باغبانی به نام تنلی به خود جرأت داده و به ملاقات کراش اینترنتی اش جارد می رود. او به جای همسر جارد اشتباه گرفته می شود, و مجبور می شود نزدخانواده و بهترین دوست جارد نقش بازی کند تا مانع سقوط شرکتشان شود.
فینلی ترماین، یک دختر مزرعه دار در یک شهر کوچک، آرزو دارد بال های خود را باز کند و به عنوان یک مجری مشتاق اوج بگیرد. هنگامی که یک گروه فیلمبرداری هالیوود به شهر او می آیند، او مصمم است که در این فیلم نقشی بگیرد.
یک وکیل با استعداد به نام لورا در شرف تبدیل شدن به یک شریک زندگیست. او باید به جزیره کوچک گرمسیری که در آن بزرگ شده بازگردد و دوستش را متقاعد کند تا...
در صحنه نمایش "رومئو و ژولیت" عشقی شفاف آغاز می شود. سون هوا که به دوست خود در بخش تئاتر کمک می کرد ، توسط سو یئون ، ارشد او از گروه تئاتر و بازیگر نقش ژولیت ، مشاهده می شود.
مجری تلویزیونی به نام «اَبی» پیشنهادی را برای تبدیل یک غذاخوری کوچک به یک رستوران معتبر دریافت میکند. در همین حین که «اَبی» و صاحب غذاخوری، تام، در حال وقت گذراندن با یکدیگر هستند، او احساس میکند که عاشقش شده و...
روایت کورتنی، آشپزی که رستوران خانواده اش را اداره می کند. پدرش که به یک میراث خانوادگی پایبند باقی مانده بود، سرآغاز این راه بود. جیک، فردی خوش تیپ، برای کمک در آنجا حضور دارد و عشق را در مکانی که انتظارش را نداشت پیدا می کند.
داستان این فیلم درباره‌ی یک معلم انگلیسی به‌نام پنه لوپه می‌باشد که برای تعطیلات تابستانه‌اش تصمیم می‌گیرد به دیدار مادربزرگش برود. در این میان او با مردی به‌نام جیسون همفری برخورد میکند که…
سازنده ی یک برنامه دوستیابی متوجه می شود که دیدگاه های خود را در عشق، زمانی که او به خانه اش واقع در به فلوریدا برمی گردد تا مجددا دوست دوران دبیرستانش ارتباط برقرار می کند، به چالش کشیده است.
لیا پرایس صاحب وب سایت همسریابی "OneMatch" است. اما هنگامی که یکی از کاربرانش هنوز فرد مورد نظرش را پیدا نکرده، لیا موافقت می کند که در رسیدن او به پیتر بکت، به او کمک کند. اما چیزی که آنها انتظار نداشتند این بود که...
هنگامی که کلر برای کمک به پدر و مادرش در مزرعه کدو تنبل خانواده اش به خانه می رود ، حضور یک رقیب قدیمی، وکیل مخالف که اکنون در دادگاه روبرو است را حس می کند.
سوفی که از کار بازاریابی خود خسته شده بود، یک مکان اقامتی را از پدر و دختری اجاره می کند تا کار خود را پایان دهد. با این حال، دختر قصد دارد پدرش را یک بار دیگر عاشق کند، با نگاه به سوفی...
الیزابت یک معلم واقع گرا و داناوان یک تاجر نیویورکی محتاط است. آن ها از نظر شخصیتی با هم تفاوت های زیادی دارند و این بدان معناست که نامزدی و ازدواج آن ها امری غیر قابل پیش بینی نیست.
روایت دختر جوانی از قاچاق کودک جان سالم به در می برد اما مادرش را در این راه از دست می دهد. او که اکنون نسبت به دنیا کینه و نفرت دارد، بنابراین عصبانیت خود را به روابط اجتماعی اش منتقل می کند. وی برای انتقام از مرگ مادرش، به طور خاصی با بچه هایی قرار ملاق
رز، کارشناس مد و لباس که در نیویورك زندگی می کند ، در دهه 30 زندگی مغازه پوشاک قدیمی مادربزرگش را به ارث می برد. او برای حفظ فروشگاه به زادگاهش باز می گردد. او که در اندیشه ی تعطیل کردن دائمی فروشگاست ...
چگونه سه خواهر، شکسپیر شاتو، عمارت تاریخی و خانه خانوادگی محبوبی را از یک بانک فاسد که تهدید می کند در روز کریسمس آنجا سلب مالکیت می کند، نجات می دهند؟ به خصوص وقتی یکی از آنها عاشق یکی از بانکداران است.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده می‌شوند. آنها در وهله اول موافقت می‌کنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)
.webp&w=3840&q=75)