وقتی کارآگاه پاول فورد متوجه میشود که همکارش، فرانک، همسرش ایو را مورد آزار و اذیت قرار میدهد، برای نجات او وارد عمل میشود، اما فرانک انتقامجو او را به جرم قتل متهم میکند.
داستان فیلم اولیویا و دوستانش را در حالی دنبال میکند که به تعطیلات میروند. بعد از اینکه اولیویا پس از مراسم خاکسپاری نامزدش، با شکستگی مچ دست در وان حمام نزدیک به غرق شدن بود، دوستانش گمان میکنند که او قصد خودکشی داشته است، اما او معتقد است که کسی به او حمله کرده است.
داستان فیلم در مورد جولز است که مورد حملهی وحشتناک همجنسگراستیزانه قرار میگیرد و زندگی و حرفهاش را نابود میکند. مدتی پس از آن اتفاق، او در یک سونای همجنسگرایان با پرستون، یکی از مهاجمانش، روبرو میشود. او میخواهد انتقام بگیرد.
یک دانشجوی روزنامهنگاری جاهطلب، اسیر یک خبرنگار محترم اما بیرحم میشود که او به شدت تلاش میکند او را تحت تأثیر قرار دهد، حتی اگر این به معنای دستکاری آخرین داستان او - و خودِ ایده حقیقت - باشد.
روهینی پراناب، جراح قلب و مددکار اجتماعی، برای یافتن دختران ربوده شده از سازمان مردم نهادش عازم سفری میشود. او با نوین، که به دنبال خواهر ربوده شدهاش است، همراه میشود. این دو نفر عمیقتر به مافیای قاچاق انسان در کارناتاکا میپردازند.
مارک اسمیتسون، نویسندهای که قبلاً موفق بوده، در نوشتن دومین کتابش با مشکل مواجه است. وقتی رابطهای خانوادگی او را به تحقیق در مورد یک مکان دیدنی محلی سوق میدهد، از شر انسداد نویسندگیاش خلاص میشود. اما خیلی زود او به دنیایی از خلاقیتهای وحشتناک کشیده میشود که سلامت عقل و ازدواجش را به خطر میاندازد.
داستان در مورد گروهی از کوهنوردان می باشد که به رشته کوه های آپالاچی سفر کرده اند. آن ها به صورت اتفاقی در اعماق کوه ها اسراری باستانی کشف می کنند که خیلی زود این ...
زندگی آرام یک پناهنده آفریقایی در یک شهر کوهستانی آرام در جنوب فرانسه با ورود یک کشیش کاتولیک کاریزماتیک که او را به عنوان جنگسالاری که خانوادهاش را قتل عام کرده میشناسد، دگرگون میشود.
شکارچی زمانی به یک بازی تبدیل میشود که یک معمار موفق در شکار باقرقره از مسیر منحرف میشود و توسط یک کارتل مواد مخدر بیرحم در بیابان خطرناک تعقیب میشود. او به سرعت متوجه میشود که بیش از حد دیده، بیش از حد کم میداند -- و بیش از حد در اعماق آن گرفتار شده است.
«به خودت فکر کن» - بیلی سلدوم (ادلین) وقتی یک اتفاق فاجعهبار جهان را تحت تأثیر قرار میدهد، به یک چهره جهانی تبدیل میشود. او خیلی زود به ورطه خودویرانگری میافتد، در حالی که رابطه وابستهاش با دوست دخترش ناتالی (هاید) نیز ضربه میخورد.
مگی از ملاقات با زنی که ادعا میکند با همسرش، آلن، ازدواج کرده، وحشتزده میشود. آنها که در ابتدا با هم دشمن هستند، خیلی زود پرده از دروغهایی برمیدارند که آلن و همسران زیادی را که قبلاً با آنها ازدواج کرده، احاطه کرده است.
یک کشیش کاتولیک در مونته بلو، السالوادور، یک اتاق عمل مخفی در داخل کلیسا ایجاد کرده است تا اعضای بدن افراد ربوده شده را استخراج کرده و در بازار سیاه بفروشد.
یک آدمکش در ماموریت نهایی خود در فوئرتهونتورا، برای کشتن مردی که هرگز او را ندیده است. وقتی هدفش به تأخیر میافتد، خود را مجذوب جزیره، مردم و یک کشتی غرق شدهی شبحوار میبیند.
لوسی و دوست پسرش برای اینکه اوضاع را هیجانانگیزتر کنند، برای اولین بار در یک بار با هم قرار ملاقات میگذارند و نقش بازی میکنند. چند روز بعد، لوسی گزارشی خبری در مورد پرونده افراد گمشده میبیند که در آن قربانی همان نامی را دارد که او به تازگی استفاده کرده است.
الکس و فرد، فعالان ضد جهانی شدن، قصد دارند ویروسی را در سیستم کامپیوتری یک شرکت بانکی سوئیسی جاسازی کنند تا از اجلاس رهبران بینالمللی باجگیری کنند. اما الکس پس از یک تصادف رانندگی در بیمارستان به هوش میآید و روز حساس قبل را به خاطر نمیآورد. دوست دخترش لوسی ادعا میکند که او را ترک کرده و به نظر میرسد فرد ناپدید شده است. الکس با اکراه قبول میکند وقتی به او یک درمان تحریک عصبی پیشنهاد میشود که ممکن است به او در بازیابی حافظهاش کمک کند.
وقتی یک خانواده جوان به خانهای که از قبل توقیف شده نقل مکان میکنند، صاحبخانه قبلی کمپینی از ارعاب و وحشت را آغاز میکند. این مرد دیوانه برای پس گرفتن خانهاش از هیچ کاری دریغ نمیکند.
یک زوج خانه رویایی خود را در کوههای کارولینای شمالی پیدا میکنند. اما رویاها زمانی به کابوس تبدیل میشوند که پسر صاحبخانه متوفی، در شرف بیخانمان شدن است و از کسانی که قصد دارند خانه ابدی او را بگیرند، انتقام میگیرد.
پس از سرقت میلیونها دلار از آثار هنری بیمهشده در خانهی گری، دو کارآگاه به گری و پرلا، یک سارق بازنشستهی گربه، مظنون میشوند. گری، بلوم را مأمور رسیدگی به امور میکند.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...