کی اوسانای با همسرش کوزوئه و دخترش روری زندگی آرام و شادی را سپری میکند، اما همسر و دخترش در یک تصادف جان خود را از دست میدهند. زندگی کی ناگهان تغییر میکند. روزی مردی به نام آکیهیکو میسومی به ملاقات کی میرود و به او میگوید که در روزی که کوزوئه و روری فوت کردهاند، روری که کاملاً با او غریبه بوده، به دیدنش آمده است. آکیهیکو در مورد زنی به نام روری ماساکی که زمانی عاشقش بوده، برای او تعریف میکند. این افراد که به نظر نمیرسد با هم نسبتی داشته باشند، تحت نام عشق با هم ارتباط برقرار میکنند.
یک دانش آموز دختر دبیرستانی به نام سایاکا خودکشی می کند، اما دلیل آن مشخص نیست. به نظر می رسد سایاکا با خانواده اش از جمله مادرش رومیکو زندگی عادی داشته باشد. به نظر می رسید که رومیکو سایاکا را با عشق و مراقبت بزرگ می کند. اما در واقعیت،...
Yoshio is a man who works for the city's water department and live with his mother. He regularly visits to the SM Queen Miho, but he still cannot forget the legendary SM Queen Yukiko.
شیشیکاری جزیره ای ست متروکه و دور از تکنولوژی و پیشرفت زمان. ساکنان این جزیره از کاهش جمعیت و صنایع رو به افول رنج می برند. Keita Izumi شروع به تولید انجیر سیاه می کند و...
Based on the novel "Kanojo no Jinsei wa Machigai ja Nai" (literal translation: Her life is not at fault) by Director Hiroki, it is a powerful story of survivors, who are all trying to find their own silver linings in life.
A young woman is diagnosed with breast cancer but keeps the information from her boyfriend. When he finds out, he decides to plan a wedding even though she only has one month to live.
یوکو پسر سی و پنج ساله مجرد و بیکاری ست که برای مقابله با افسردگی تحت نظر روانپزشک دارو مصرف می کند . او که در کاماتا زندگی می کند، وقت خود را با دوستان مختلف که هر یک ویژگی های خاصی دارند سپری می کند. ..
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...