"هنری" کلاهبرداری خرده پا متوجه می شود در عمارت قدیمی که "بانو سنت ادموند" به همراه سه یتیم و خدمتکارش در آن زندگی می کنند گنجی بزرگ مخفی شده است.او "کیسی براون" را استخدام می ...
"لم سیدونز" عضو یک گروه مسافرتیست و آرزوی وکیل شدن دارد. زمانیکه تصمیم میگیرد جایی مستقر شود، کار انبارداری یک فروشگاه را میگیرد، و در تلاش است خود را با اوضاع وفق دهد که...
توماس گارلند، گارد ساحلی ایالات متحده، از مقایسه مداوم با پدر فقیدش رنج می برد. او عاشق کیت فیرچیلد که مدرسه قایقرانی را اداره می کند، می شود. تلاش های نا بهنجار او برای ایجاد ...
یک سگ با خانواده گریسون زندگی میکندانها تصور میکنند او یک سگ پاکوتاه دانمارکی است. عدم شناخت هویت سگ موجب بروز مشکلاتی در امور خانه میشود که خانه گریسون ها را به آشوب میکشاند.
"کام کالوی" و خانوادهاش که در منطقه ای پر از جنگل در نیو انگلند زندگی میکنند. "کام" آرزو دارد که یک پناهگاه برای غازها بسازد که هر ساله بر فراز منطقه پرواز میکنند و چندین طرح را برای خرید یک دریاچه در نظر دارد .
پس از وقوع یک زمین لرزه،سه برادر تکه ای طلای گرانبها که ارزشی معدل هزاران دلار دارد پیدا می کنند.اما ثروت بادآورده آنها مشکلات بسیاری به وجود می آورد تا اینکه آنها تصمیم می گیرند ...
یک مهاجر ایرلندی شاد و خوش شانس به نام "جان لاولس"، به عنوان خدمتکار "بیدل"، میلیونری غیرعادی منصوب می شود. دختر او "کوردیلا"، از وضعیت غیرعادی پدرش خسته شده است زیرا همه مردان شهر از ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...