Promoters set up a radio contest to find the average American and use him to sell food, apparel and notions. All goes well until he falls in love with a girl who upsets things.
یک خانواده ثروتمند آرژانتینی به سنتها پایبند بوده و معتقد است دختران باید به ترتیب سن ازدواج کنند. وقتی خواهر اول ازدواج می کند، خواهران سوم و چهارم به خواهر دوم ماریا فشار می آورند، ...
فیلم داستان مردی است که همسر خود را از دست داده و بطور اتفاقی مجسمه “ونوس” را می بوسد. مجسمه جان گرفته و در قالب “آوا گاردنر” به زندگی می آید اما وقتی عاشق مرد ...
در این فیلم لو کاستلو در نقش یک فروشنده ی جاروبرقی دهاتی ساده لوح ظاهر شده است. او برای شرکتی کار می کند که به دست باد ابوت بدجنس اداره می شود. ابوت برای این که او را تحت کنترل خود نگه دارد، کاستلو را متقاعد می کند که فروشنده ی بسیار ماهر و زبردستی است...
شب قبل از عروسی، مرد جوانی با دوستانش پوکر بازی می کند. وقتی پلیس وسط بازی به سر وقتشان می آید، او به حمام بانوان پناه می برد و در نهایت با لباس و سر وضعی نامناسب از آنجا می گریزد.
وقتی "کاپیتان کرو" مجبور می شود با ارتش به آفریقا سفر کند، دختر کوچکش "سارا" را به "آماندا مینچین"، مدیر یک مدرسه مخصوص دختران می سپارد. "سارا" زندگی خوبی در مدرسه داشته و همه او ...
Summary: After serving 18 years in prison for a murder he didn't commit, a mobster is paroled and returns to a New Mexico town to exact his revenge on the woman responsible for his conviction.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...