یک عکاس و همسر خود از کلیساهای ارمنی برای استفاده از تقویم عکاسی می کنند. راننده آنها، یکی از ساکنان محلی، در مورد تاریخچه کلیساها توضیح می دهد و همسرش برای او ترجمه می کند. ...
استن، پدر ون، از همه لحظات زندگی شخصیشان فیلمبرداری می کند. اما او از مادر بزرگ او آرمن مراقبت نمی کند. با وجود اینکه توانایی نگهداری از او در خانه را دارد، اما آرمن در ...
«فيليشيا» (کسيدي) از دهکده اي کوچک در ايرلند به اميد يافتن محبوبش راهي برمنگام مي شود. او خيلي زود با «هيلديچ» (هاسکينز)، مدير يک مؤسسه تهيه ي غذا آشنا مي شود. «هيلديچ» يد طولايي در ...
نگاهی به اتفاقاتی که زندگی همگان را یکتا می کند. نواه با مشتریان خود رابطه برقرار می کند. همسر او هرا برای کمیته ممیزی کار می کند. یک روز آنها با بوبا که می خواهد ...
كاترین (مور) و دیوید (نسون ) زوج خوشبختی هستند كه یه پسر با استعداد هم دارند. همه چیز خوب پیش میرود تا زمانی كه دیوید هواپیمای خود رو از دست میده برای برگشتن به خانه ...
پس از 8 سال از ناپدید شدن کساندرا، نشانههای دردناکی ندا میدهد که او هنوز زنده است. والدینش، پلیس و خود کساندرا تلاش میکنند معمای ناپدید شدنش را حل نمایند…
بريتيش کلمبيا، کانادا. وکيلي به نام «ميچل استيونز» (هولم)، که دخترش بر اثر استعمال مواد مخدر از دست رفته، به شهر کوچک سام دنت مي رود که در آنجا به تازگي زندگي تعدادي دانش آموز ...
یک پسر دبیرستانی سابقه ی خانوادگی اش را که شامل تروریسم هم می شود در اینترنت به اشتراک می گذارد و با عده ای جمع می شوند تا بحث کنند و به نتیجه برسند...
"اگزوتیکا" کلوپی شبانه در حومه تورنتو است،جائی که "تونی" دی جی و خواننده کلوپ هر شب اجرای برنامه "کریستینا" دوست دختر سابق او را تماشا می کند.او که با حسادت برنامه را تماشا می کند،توجه ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...