ستاره ی یکی از نمایش های برادوی، جنت هالسون، در جریان تمرینات تیم بازیگری، تیم را ترک می کند. تهیه کنندگان این نمایش، تد استرگس، لئو بلنی و باب داودی به دنبال یافتن جایگزینی برای او هستند. بعد از انجام چندین مصاحبه، هر یک از آن ها نظرشان نسبت به فرد متفاو
سه سرباز سابق ارتش به خود عهد کرده کرده اند که در یازدهم اکتبر سال 55 همدیگر را در نیویورک ملاقات کنند.آنها سر قرار حاضر می شوند و سریعا متوجه می شوند رابطه آنها نسبت ...
آنا کالمن بازیگری موفق است که در پیدا کردن مرد رویایی اش تسلیم شده است. او هنگامی که گریم خود را پاک می کرده و با خواهرش در این مورد صحبت می کرد با فیلیپ ...
"تام" و "الن" برادر و خواهری هستند که در هنر رقص به موفقیت رسیده اند. مدیر برنامه هایشان، آنها را در زمان مراسم ازدواج سلطنتی به لندن می فرستد. "الن" بر روی کشتی با "لرد ...
سه ملوان یک روز مرخضی میگیرند تا بروند کنار ساحل نیویورک که تفریح و خوشگذرانی کنند و باید تا قبل از به پایان رسیدن 24 ساعت مرخصی هر کاری دارند انجام دهند...
يک سفينه ي فضايي که «بنسن» (کايتل) سرنشين آن است، به ايستگاه تحقيقاتي ساترن 3، در تايتان، يکي از قمرهاي رحل مي پيوندد. او هنگام ورود با دانشمندي به نام «آدام» (داگلاس) و دستيار- محبوبه ...
ویکتور و هیلاری در بازدید توریستها از قلعه خود با بدشانسی روبرو شده اند. اما چارلز درالکو غول نقتی و تاجری ثروتمند از آنجا بازدید کرده و چیزی جز عمارت نظرش را جلب می کند. ...
در سال 1927، «دان لاکوود» و «لینا لامونت» یک زوج مشهور هنری هستند. اما لینا عشق روی صحنه را با عشق واقعی اشتباه می گیرد. دان همراه شریک قدیمی خود «کاسمو»، تلاش زیادی کرده تا ...
"آدام" بزرگترین برادر خانواده برای ازدواج به شهر می رود.او "مایلی" را متقاعد می کند که با او ازدواج کند.آنها با مزرعه خود باز می گردند.درست پس از بازگشت آنها شش برادر دیگر او تصمیم ...
پاريس. «رجى لامبرت» ( هپبرن ) هنگام بازگشت از سفرى تفريحى با جنازه ى شوهرش روبه رو مى شود. چهار مرد به دنبال رجى هستند و مردى ( گرانت ) به كمكش مى آيد كه ...
«جو استاكتن» (هپبرن) دختر روشنفكرى است كه در يك كتاب فروشى در گرينويچ ويليج كار مى كند و دنياى مد را حقير مى داند . اما بعد به انگيزه ى ملاقات با فيلسوفى اگزيستانسياليست به ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...