"جولین مارخام" نجیب زاده، برادر آسیب دیده اش "سِر ادوارد" را در بالای برج خانه خود زندانی می کند. گاهی اوقات او فرار کرده و در شهر مشکلاتی به وجود می آورد...
داستان به جنگ جهانی دوم برمیگردد وقتی که عرصه بر هیتلر تنگ شد و دستور داد تانک ها با ماموریت خودکشی به سمت ترن های شوروی بروند و خود را به آنها بکوبند ، ترنی که برای ارتش سوخت و تدارکات حمل میکرد ...
A fictionalized biography of the world's most celebrated sexual and physical pervert, who was infamous for his erotic behavior - going from woman to woman, seeking a love that eluded him.
داستان یک مجسمهساز که دختران جوان دانشگاهی را استخدام میکند تا از مادر مسن و خواهر ظاهراً دیوانهاش که هر دو با او در عمارت قدیمی خانوادگی زندگی میکنند، مراقبت کنند.
A London art broker goes to Copenhagen where he requires the services of a secretary fluent in Danish, English, and German. He falls deeply in love with the woman, despite the fact that he knows virtually nothing about her. She insis
در زمان الیزابت اول انگلستان، یک پادشاه ستمکار با دسته ای از جادوگران به مشکل میخورد. سر دسته جادوگران نیز برای انتقام گرفتن از او، موجودی خبیث را احضار میکند تا به سراغ خانواده پادشاه ...
یک تاجر صلح طلب ژاپنی به نام آکیرا بهمراه خانواده اش به امید ساختن یک زندگی بهتر و گشایش یک رستوران، به آمریکا مهاجرت میکنند. اما شرایط خوب پیش نمی رود و آنها به دام ...
زمانی که یک صنعتگر از خود راضی تلاش می کند تا از یک معبد باستانی چینی برای سود خود بهره برداری کند، مجروح می شود و توسط نیروهای دشمن به دام می افتد. او ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...