راکی پنجابی و رانی، روزنامهنگار روشنفکر بنگالی، علیرغم اختلافاتشان عاشق یکدیگر میشوند. پس از مواجهه با مخالفت های خانواده، تصمیم می گیرند قبل از ازدواج سه ماه با خانواده های یکدیگر زندگی کنند.
"دین" بازنشسته شده و به شدت بیمار است.چند دانشجو از سال آخر فعالیت او در کالج نزدش می آیند.بوسیله فلشبک آنها اتفاقات انتخاب دانشجوی سال که به زندگی آنها جهت داد را به یاد می ...
دو در آمریکا زندگی کرده و یک بازیکن فوتبال است.او با ریا که مدل یک مجله است ازدواج کرده است.بر اثر یک اتفاق پاهای دو شکسته و او وابسته به همسرش می شود.او همه زمان ...
«انجلی» (کاجول) در دوران کالج عاشق بهترین دوستش، راهول (شاهرخ خان) بود، اما راهول از ابتدا به «تینا» (رانی) علاقه داشت. سال ها بعد در حالی که تینا فوت کرده است، دختر هشت ساله اش ...
«داستان فیلم روایتگر تعارضات احساسی و اختلاف نظرها در یک خانواده متمول هندی است که فرزندخوانده آنها قصد دارد با دختری از طبقه اجتماعی و اقتصادی پایینتر از این خانواده ازدواج کند که منجر به ...
رضوان خان مسلمانی از بمبئی است، که از سندروم آسپرگر رنج می برد، که باعث ضعف او در روابط اجتماعی شده است. رضوان در آمریکا با یک بیوه زن هندی بنام ماندیرا ازدواج می کند. ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...