در یک شهر کوچک در دوران جنگ استقلال آمریکا،"دیک داجن" یک انقلابی خواه آمریکایی به جای وزیر "آنتونی اندرسون" اشتباه گرفته شده و توسط بریتانیاییها دستگیر می شود.او تصمیم می گیرد انسان دیگری را متهم ...
فرمانده سابق هنگ سرهنگ "مرتون" یکی از افراد سابق خود را که در حال دزدی از خانه اش بوده را دستگیر می کند و تحقیق می کند تا دلیل این اقدام ناامیدکننده را پیدا کند ...
فیلم بر اساس یک تئاتر معروف انگلیسی ساخته شده است که در آن شام یک خانواده با خبر بازرس که می گوید دختری که آن ها ر یک صحنه جنایت شاهدش بوده اند زنده است ...
«جيمز باند» (کانري) با پي گيري ماجراي قاچاق الماس در مي يابد که دشمن ديرين، «بلوفلد» (گري) مي خواهد با الماس، ليزر غول آسايي بسازد و پس از فرستادن آن به فضا، شهر واشينگتن را ...
«جيمز باند» (مور) مأموريت پيدا مي کند تا با «مستر بيگ» (کوتو) مبارزه کند. «مستر بيگ» قصد دارد اعتياد به هرويين را گسترش بدهد و نيمکره ي غربي کره ي زمين را تحت اختيار خود ...
اسکارامانگا” ( با بازی کریستوفر لی) یک آدمکش حرفهای است که برای هر مأموریت خود یک میلیون دلار دستمز میگرد. وی متهم به کشتن یک متخصص هوافضا شناخته شده و جیمزباند مسئل بررسی پرونده میشود…
ميليونري خبيث معروف به «گلدفينگر» (فروبه)، به همراه گروهي از تبهکاران بين المللي از جمله «پوسي گالور» (بلکمن)، با طرح نقشه اي هوشمندانه قصد سرقت خزانه ي طلاي «فورت ناکس» را دارد. اما «جيمز باند» ...
سال 1940، جنگ جهاني دوم. در ماه اوت، نخستين حمله ي آلمان عليه نيروي هوايي سلطنتي صورت مي گيرد و مارشال هوايي، «سر هيو داودينگ» (اوليوير) تاکتيک هاي نظامي ويژه اي را به اجرا ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...