هری انسان به سختی فعالی است. او با یک دوست قدیمی که مشکلات زناشویی دارد، ملاقات میکند، درست زمانی که هری در شرف پریدن از روی پل است. دوستش تصمیم میگیرد که هری همان کسی است که باید همسرش را از او بگیرد تا میلت بتواند با دوست دخترش باشد. الن و هری فوراً به هم علاقهمند میشوند و در مدت کوتاهی هری لباسهای میلت را میپوشد و میلت آزاد میشود. اما، الن خیلی زود متوجه میشود که هری بدترین همخانهی دنیاست.
لیزا ی 11 ساله هیچ وقتی ندارد که با اسباب بازی هایه خود بازی کند و تمام زمان اون به مراقبت از خواهر و برادر و آشپزی برای مادرش میگذرد اما در شب کریسمس توسط ...
داستان در مورد سه نوجوان سرکش به نام های "جانی" ، "بیل" و "برت" است که خود را با جامعه در تضاد می یابند. با رعایت قانون، آنها با یک مربی محلی که به آنها راهی برای بهتر شدن ارائه می دهد، دیدار می کنند ...
مردی خوشگذران که نمی خواهد شیوه زندگی اش را تغییر دهد تا با عشق واقعی خود ازدواج کند برای کمک به روانشناسی دیوانه که خود دارای مشکلات عاطفی است مراجعه می کند و...
آستون، مردی آرام در طبقه بالای یک خانه کوچک در محله فقیرنشین لندن زندگی می کند. او با مک دیویس، که از کار خود اخراج شده است آشنا می شود. او پیشنهاد سرایداری خانه را ...
در اوایل سال 1939 سر رابرت هانتر به سمت آدولف هیتلر شلیک میکند اما هیتلر جان سالم به در میبرد. او که توسط گشتاپو دستگیر شده تا سر حد مرگ شکنجه میشود و ....
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...