آرتور گلدمن یک تاجر ثروتمند، در یک ساختمان مجلل در منهتن نیویورک زندگی می کند. او دستیارش چارلی را بیشتر اوقات با دیدگاهش نسبت به زندگی دست می اندازد. اما یک روز ماموران سرویس مخفی ...
"هربرت باک" رئیس یکی از بخشهای یک بیمارستان بزرگ است.همسرش او را ترک کرده و هر دو فرزندش او را طرد کرده اند.وقتی بیماران از درمان اشتباهی که بیمارستان به آنها می دهد می میرند ...
"شلدون" دندانپزشک که در تدارک برگزاری عروسی دخترش است، "وینس ریکاردو"، پدر داماد را ملاقات می کند. یک شخص دیوانه که ادعا می کند از ماموران دولت آمریکاست...
فیلمسازی تازه به دوران رسیده به نام آلن اسمیت از آنجایی که استودیو از وی خواسته فیلم اکشنی بسازد که او می داند فیلم موفقی نخواهد شد, احساس می کند عروسکی خیمه شب بازی در هالیوود است و تصمیم می گیرد نگاتیو های فیلم را بدزد و با استودیو وارد معامله شود.
«والي» نابينا (پراير) و «ديو» ناشنوا (وايلدر) به اتهام قتل مردي شياد دستگير مي شوند. اين دو تصميم مي گيرند که از پاسگاه پليس فرار کنند و خود قاتل واقعي را به دام بيندازند...
یک ویراستار کتاب احمق در قطاری که از لس آنجلس به سمت شیکاگو می رود تصور می کند مردی را دیده که به قتل رسیده و از قطار به بیرون پرتاب شده است.وقتی هیچکس حرفهای ...
جنگ جهانى دوم. »چارلى مديسن« (گارنر)، ناخدا سوم امريكايى كه در انگلستان زندگى آرامى را مىگذارند، با بيوهى انگليسى جوانى به نام »اميلى« (اندروز) آشنا مىشود و با او قرار ازدواج مىگذارد. اما او را ...
یک اسیر جنگی کانادایی توسط گروهی ویژه از ارتش بریتانیا که از آلمانهایی که برای هدایت حمله ای به یک مرکز سوختی نازیها در لیبی طراحی شده نجات داده می شود و...
لورن و سندی کاملاً شخصیت های متضادی دارند، کسانی که سرانجامشان در یک کلاس بازیگری مشابه صورت گرفت و نمی دانند که هر دو عاشق یک نفر هستند. زمانی که آن پسر تحت شرایط مرموزی ...
جیمی دورسکی مجرمی است که در حال سپری کردن 48 ساعت آخر حکم زندانش است. او با شرکت در یک مسابقه از طریق رادیو، یک جفت بلیت مسابقه بیس بال برنده می شود. بنابراین طاقت ...