کاپیتان اس. ملی به یک پایگاه ضدهوایی مختلط فرستاده شده است. ماموریت او؟ القای حس نظم در سربازانی است که بیشتر به دستگیری جنس مخالف اهمیت میدهند تا دشمن.
دیک تورپین در حومه آپِر دنچر وحشت ایجاد میکند. کاپیتان فنسی و گروهبان جاک استراپ قصد دارند به ماجراجوییهای او پایان دهند و از کشیش فلشر کمک میگیرند. آنها نمیدانند که کشیش زندگی دوگانهای دارد. سپس مادام دزیره و "پرندگان بهشت" او به روستا میرسند...
پروفسور ووشکا و کرامپ تصمیم میگیرند از یک مکان باستانشناسی بازدید کنند تا آثار باستانی آنجا را مطالعه کنند. ناگهان، درست در کنار یک کاروانسرا قرار دارد که انواع و اقسام آدمها در آن اقامت دارند. با وجود یک سرگرد شهوتران که مالک آن مکان است، یک مادر متکبر و کنایههای مداوم دو پروفسور، فیلم با یک کاروانسرای در حال غرق شدن و یک نمایش استریپتیز به عنوان جایگزینی برای شب کاباره به پایان میرسد.
زمان انقلاب فرانسه است و شهروند روبسپیر در حال گردن زدن اشراف فرانسوی است. وقتی خبر به انگلستان میرسد، دو اشرافزاده، سر رادنی فیکینگ و لرد دارسی، خود را موظف میدانند که به همتایان فرانسوی خود کمک کنند. سر رادنی استاد تغییر قیافه است و به "ناخن سیاه"، بلای جان کاممبر و بیده، رهبران پلیس مخفی فرانسه، تبدیل میشود...
سیدنی فیدلر، عضو شورای محلی، شهردار را متقاعد میکند که با برگزاری یک مسابقه زیبایی، به بهبود وجهه شهر ساحلی و فرسوده آنها کمک کند. اما عضو قدرتمند شورا، پرودورثی، رئیس جنبش آزادی زنان محلی، ایدههای دیگری دارد. این یک جنگ آشکار است زیرا جنبش آزادی زنان تلاش میکند تا در این مسابقه کارشکنی کند.
گروهی از سارقان قصد دارند با دزدیدن محمولهای از قرصهای ضدبارداری از بیمارستان زنان و زایمان فینیشم، ثروت خود را به دست آورند. آنها با لباس مبدل وارد بیمارستان میشوند، اما همه چیز طبق نقشه پیش نمیرود.
این داستان کشمکشهای صنعتی در کارخانهی توالت WC Boggs است. ویک اسپنر نمایندهی اتحادیه است که بیدرنگ اعتصاب را اعلام میکند؛ در نهایت همه از او خسته میشوند. این همچنین فرصت ایدهآلی برای کلی جوکهای مربوط به توالت است...
امانوئل پرهورِ زیبا و تشنهی رابطهی جنسی، نمیتواند شور و شوق شوهرش را شعلهور کند. او در ناامیدی، مجموعهای از افراد مهم، از جمله نخستوزیر و سفیر آمریکا را اغوا میکند. معشوقهای حسود، فهرستی از تمام فتوحات او را به مطبوعات ملی میدهد و رسوایی به بار میآید. اما آیا او هرگز موفق خواهد شد شوهر خودش را به رختخواب بکشاند؟
آژانس «دستان یاریرسان» افراد بسیار عجیبی را برای انجام کارهای بسیار عجیب استخدام میکند. حتی سادهترین کارها هم توسط کارکنان بیکفایت اما دوستداشتنی خراب میشوند.
آژانس همسریابی کامپیوتری Wedded Bliss قصد دارد قلبهای تنهای Much-Snogging on-the-Green را به هم نزدیک کند. صاحب آن، سیدنی بلیس، در زندگی عاشقانه خود به اندازه کافی پیچیدگی دارد، اما با این حال جزوهای به نام "The Wit to Woo" منتشر میکند. این مجموعه عجیب از افراد امیدوار، به برخی از روابط عجیب و غریب منجر میشود و حسادتها قطعاً به دردسر میانجامد.
تاریخ فقط کمی بازنویسی شده است: به جای دریانوردان باتجربه، فقط محکومینی هستند که آخرین و تنها ملاقاتشان با H2O، رژیم غذایی زندانشان یعنی نان و آب بوده است. و کلمب نقشه خودش را ندارد.
هنری هشتم پس از ازدواج با ماری از نرماندی، مشتاق است که ازدواجشان را به سرانجام برساند. متأسفانه، ماری همیشه سیر میخورد و از این کار دست بر نمیدارد. هنری تصمیم میگیرد طبق معمول از شر او خلاص شود و باید راهی پیدا کند تا این کار را بدون برانگیختن جنگ با پسرعموی ماری، پادشاه فرانسه، انجام دهد.
دکتر نوکی رسوا شده و به بیمارستانی در جزیرهای دورافتاده فرستاده میشود. یکی از کارکنان به نام گلدستون اسکروِر به او یک معجون لاغری مخفیانه میدهد و او به انگلستان بازمیگردد تا به شهرت و ثروت برسد. اما دیگران میخواهند از خوششانسیهای او سوءاستفاده کنند و برخی فقط میخواهند او را به دردسر بیندازند.
لیدی اولین بگلی برای یافتن نوزاد گمشدهاش، سفری اکتشافی را آغاز میکند. بیل بوسی شکارچی و راهنمای نترس است. پروفسور تینکل در جستجوی پرنده کمیاب اوزالوم است. همه چیز به خوبی پیش میرود تا اینکه یک گوریل وارد اردوگاه میشود.
Dr Kilmore is sacked after being discovered in a compromising position on the roof of the nurses' home. The patients are determined not to lose him, and so take on the might of the "cutting" Dr Tinkle and the overpowering Matron.
پس از شیوع آنفولانزا و مرگ تعداد زیادی از مردم.پاسگاه محلی بارکمبود نیرو مواجهه میشود، و مقرر میشود سه افسر در حال آموزش به مرکز پلیس بازرس میلر بپیوندند.اما آنها پیش از رسیدن به پاسگاه دچار اشتباه فاحشی میشوند وناخواسته در عملیات نیروهای پلیس اختلال ای
گروهبان گیمشا بعد از موفقیت در یک ماموریت با جوخه استار تصمیم به بازنشستگی میگیرد ولی وقتی اوضاع تغییر میکند و افرادش سرخورده میشوند گروهبان میگیرد گروه را بازسازی کند
مدیر مدرسه ی مادولین استریت تصمیم دارد از کارش استعفا دهد، اما دانش اموزان مدرسه که اورا عاشقانه دوست دارند، تلاش میکنند تا مانع رفتن او شوند. بنابرین در مدرسه سروصدا و شلوغی به می اندازند.
تاکسی های سریع السیر موفقیت بزرگی بودند، چارلی مالک آن که شیفته کارش است به چنان موفقیت بزرگی می رسد که شروع به نادیده گرفتن همسرش پگی می کند. ناگهان گروهی از رقبای اون معلوم نیست از کجاسر می رسند و با تاکسی های زیبای خود مسافران را می قاپند، آنها...
کاپیتان کراوتر تیم خوشحالی ندارد! 5نفر از گروهش باید قبل از شروع سفر جایگزین شوند و در چنین مدت کوتاهی جایگزین انتخاب زیادی وجود ندارد. او نه تنها پنج تن از ناشایسته ترین افراد را برای سفر به ....
داستان فیلم در بیمارستان هاوِن میگذرد، جایی که بخش بستزی مردان دردسر و هرج و مرج بیشتری نسبت به کل بیمارستان ایجاد میکند. مدیر مقتدر بخش پس از هر بار بازرسی و سخنرانی موجی از دلسردی و یأس را دربین کارکنان و بیماران بخش ایجاد میکند.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...