در پایان جنگ جهانی دوم،گروهان کوچکی از سربازان آمریکایی قلعه ای باستانی را تصرف می کنند.فرمانده آنها با کنتس قلعه رابطه مخفیانه برقرار می کند.یکی از هنر دوستان تلاش می کند از قلعه و اشیا ...
"سانی استیل" که در گذشته ستاره نمایشهای سوار کاری بود،اکنون تبلیغات مواد غذایی را بر عهده دارد.وقتی او متوجه می شود که به اسبش دارو داده می شود به همراه او راهی بیابان می شود ...
اوون لیگیت یکی از مقامات راه آهن به شهری در میسیسیپی می رود تا بخشی از خطوط راه آهن آن را تعطیل کند.او ناگهان عشق را در جذابترین زن شهر آلوا استار پیدا می کند.آنها ...
"سابرینا فیرچالد" دختر کوچکِ "توماس" راننده خانواده "لاربی" تمام زندگی اش را عاشق "دیوید لاربی" بوده است."دیوید" پسری خوشگذران بوده که هیچگاه به او توجهی نداشته است. "سابرینا" به پاریس سفر کرده و وارد دنیای ...
واشینگتن. ̎داچ وان دن بروک̎ (فورد)، کارآگاه پلیسی است که همسرش (تامپسن) در یک فروشگاه معتبر کار میکند و موقع پروازی تجاری به میامی، هواپیمایش بلافاصله پس از صعود، در یکی از ناگوارترین سانحههای هوائی ...
یک وکیل جوان در یک شرکت حقوق معتبر شروع به کار می کند، اما بعد از اتفاقاتی در میابد که در این شرکت نیمه ای تاریک و شیطانی وجود دارد که او از وجود آن ...
«سيلويا بروم» (کيدمن)، زن سفيدپوستي که در افريقا به دنيا آمده و بزرگ شده، در سازمان ملل مترجم است. يکي از زبان هايي که «سيلويا» به آن آشنايي دارد، «کو» است و يک روز در ...
ندی مریل بیشتر تابستان را از خانه دور بوده است.او در استخر یکی از دوستانش پیدایش می شود.در حالیکه آنها با هم صحبت می کنند شخصی متوجه می شوند که استخرها تمام دره را در ...
کارگزار بازيگري به نام «مايکل دورسي» (هافمن) به او مي گويد که به خاطر رفتارش، هيچ کس استخدامش نخواهد کرد. «مايکل» نيز براي اين که ثابت کند کارگزارش اشتباه مي کند، تصميم مي گيرد با ...
اوايل قرن بيستم. «کارن دينسن» (اسرتيپ) که از محدوديت هاي اجتماعي به تنگ آمده، با «بارون برور بليکس» (براندائر) ازدواج مي کند. اين دو قرار است دانمار را به مقصد يک مزرعه ي دام پروري ...
آلن یک دانشجو در مرکز پاسخگویی به تماس های بحرانی است که تماسی از یک زن در حال خودکشی دریافت میکند. آلن سعی میکند با بیرون کشیدن اطلاعات از او و سرگرم کردنش او را ...
"گلوریا" زنی جوان است که در دوران رکود اقتصادی زندگی می کند.او در زندگی اش احساس ناامیدی کرده و در گذشته چندین بار مورد خیانت قرار گرفته.پس از اقدام به خودکشی،او متوجه یک مجله سینمایی ...
"هری کیلمر" پس از چند سال دوری به ژاپن باز می گردد تا دختر ربوده شده دوستش "جورج" را نجات دهد.اما او در نهایت با "یاکوزا" مافیای بدنام ژاپن روبرو می شود و...
کوبا، دسامبر 1985. جک، قمار باز حرفه ای، با هاوانا ملاقات می کند تا یک بازی پوکر بزرگ را سازماندهی کند. اما در زمان ملاقات چشمش به زنی بنام روبرتا می افتد و عاشق او ...
یک محقق"سی آی ای" که فقط شغلش خواندن کتاب است وقتی از به محل کارش بازمی گردد متوجه می شود همه همکارانش به قتل رسیده اند.او باید قبل از به قتل رسیدن متوجه شود چه ...
«جرميا جانسن» (ردفورد)، مردي جوان و تک رو که از شهرنشيني به تنگ آمده، در سال 1830 به کوهستان راکي مي رود. در آن جا يک شکارچي (گيراش) او را مي بيند و زير پر ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...